-
وزیر کشور وارد شهر ما شد ٭_٭
چهارشنبه 11 شهریور 1394 21:15
-
۶۳
جمعه 6 شهریور 1394 01:29
سلااااااااامممم دوست جونیای خودم ....همگی خوبید؟! ....من الان پر از انرژیم و همین،باعث شد این وقت شب با چشمای پر از خواب بیام ایجا پست بذارم و این خاطرات شیرین امشب رو ثبت کنم ...امروز ظهر داشتم ناهار میخوردم داداش ع امد گفت زودی بخور بریم دنبال خانمم منم خوردم فوری رفتیم عصر یکم حالم بد بود الانم هنوز درد دارم ولی...
-
۶۲
پنجشنبه 5 شهریور 1394 01:35
سلامممممم دوستان گل و گلاب خودم....امشب عروسی دختر عمه ام بود ...خیلی خودمو سنگین گرفتم که هیچ نگاهی اذیتم نکنه ولی بازم مثل همیشه یه موجود از بودنش اونجا باعث رنج بنده شده بود:( بیخیال تا از خوشیام بگم این همش چرته ....امشب دختر بزرگ خاندان پدر هم رفت خونه بخت و امیدوارم دختر عمو هم یه نفر مناسبش رو پیدا کنه هرچند من...
-
۶۱
چهارشنبه 4 شهریور 1394 01:46
سلامممم به همه دوست جونیا ...من یه یه ساعتی هست از خونه عمم اینا امدم خونه امشب برخلاف هرشب یکم متفاوت تر بود ولی آخرش حالم گرفت حسابی ...پس بذار از اول تعریف کنم امروز کیک بنده بد شد و خیلی بی مزه بود یه تیکه دادم مادر بزرگ و یه تیکه هم مامانم برد برا خانم همسایه خخخ چون کسی نخورد ازش خخخ داداشم میگفت وای خانم دکتر...
-
۶۰
سهشنبه 3 شهریور 1394 15:31
سلااااام به همه دوستان گل خودم...روزتون بخیر و خوشی ...امروز من طبق معمول همونجوری بوده که اکثر اوقات هست ولی یکم متفاوت تر میدونید چرا؟؟؟....اول اینکه امشب دختر عمه ام نامزد میکنه و فرداشب اون یکی دختر عمه هم عروس میشه و از همه مهم تر من اون چیزایی رو که میبینم انجام میدم مثلا مثل چند روز پیش توی نت یه کیک دیدم...
-
۵۸
دوشنبه 2 شهریور 1394 20:13
http://harkat.com/view/8ff954cc-b3cf-4e1d-9ba1-a30ab1cd476f این تقدیم به عزیز دل خودم ابجی همراز ابجی جونم بهترینا رو برایت ارزو میکنم من شرمنده وجود پاکتم ابجی جونم نظرات وبت کد نمیشد نوشت ...منم گذاشتم تا یه پست مخصوص باشه هرچند این در جواب تو خیلی کمه http://harkat.com/view/12973cc0-c9fa-46b0-8fd8-88b74053c3bc
-
۵۹
دوشنبه 2 شهریور 1394 11:43
سلام دوستان ...صبح اخرین ماه تابستونتون بخیر و خوشی...امیدوارم روز خوبی رو تا به الان طی کرده باشین...من هم در حد اینکه بتونم هم خدامو و همینطوره بنده خدامو راضی کنم واسم خودش یه دنیا ارزش داشت ...امروز با مامانم رفتم مرکز استان واسه یه خرید کوچولو ...و همینطور با مامان و یکی از بستگان که همراهمون بود رفتیم یه جای...
-
۵۷
شنبه 31 مرداد 1394 22:21
سلام دوستآن ...خوبید؟! خداروشکر ...این ماهمونم گذشت و تا چندی ساعت دیگر وارد ماه جدید میشیم... هفته قبل چهارشنبه دقیقا ساعت۱۶:۰۰اینترنت من قطع شد و از شانس خوب امروز داداشHبرگشت ...بدلیل اینکه فردا مراسم چهلم دوستش اقای مهندس س.خ هست و امد نت رو هم وصل کرد ... من چهارشنبه عصر رفتم امام زاده و دو رکعت نماز خوندم و چهل...
-
۵۶
سهشنبه 27 مرداد 1394 19:45
سلام دوستان ...امروز کلاس داشتم و بیشتر از ۱۰دیقه نیست امدم خونه ...امروز سومین جلسه بود و من هنوز کتاب ندارم بخدا اعصاب ادم رو بهم میریزن ... راستی استادمونم عوض شد این یکی حسابی چله اصلا انگار تو باغ نیست ..یه پسره ۲۰ساله لاغر مردنی که اگه فوتش کنی میفته دو متر اونور تر ولی باحاله البته بلد نیست درست درس بده و اینقد...
-
۵۵
دوشنبه 26 مرداد 1394 14:16
سلام ...دیشب برعکس همیشه وقتی داشتم به پسردایی فکر میکردم بغض گلومو گرفت و همینطور که اهنگ گوش میدادم باهاش گریه میکردم ...دیشب برخلاف پریشب که تا ۶صبح بیدار بودم دیشب تا ۲بیدار بودمو و خوابیدم تا ۵/۱۸بلند شدم نمازمو خوندم بعدش دوباره خوابیدم تا همین نیم ساعت پیش بلند شدم ...خیلی دلم گرفته منتظر چهارشنبه هستم ...اصلا...
-
۵۴
یکشنبه 25 مرداد 1394 15:53
سلام...من دوباره امدم با کوله باری از حرف...اول از همه اینکه داداش Hامروز رفت ...دیشب بعد از اینکه از حموم امدم به مامانم گفتم امشب میای بریم پیش خاله جان گفت اره...رفتیم طرفای ۱۱برگشتیم، وقتی برگشتیم بابا زنگ زد به زن دایی و خواست از دلش دربیاره ...بابا که زنگ زد زن دایی داشت میگفت حسابی ناراحتم پسرم توهمه حالش بده...
-
۵۳
شنبه 24 مرداد 1394 14:16
سلام...امدم بنویسم از خاطرات این روزا که گاهی بخاطرش ناراحتم و گاهی اینقدر خوشحالم که نمیتونم خودمو اروم کنم...همیشه این حس تو وجودمه وقتی کسی از اقوامای نسبتا دور پدرم میان خونمون معنی امدنشون یعنی خواستگاری از من ...دقیقا دیروز عصر همین اتفاق افتاد و دوباره بعداز دوماه پیش یه خواستگار دیگه پاش رو توی خونه ما گذاشت...
-
۵۱
جمعه 23 مرداد 1394 16:59
سلام دوست جونیآ...خوبین خوشین عایآ...خداروشکر منم خوبم ،دیروز اولین جلسه رو رفتم ولی بخاطر اینکه پول کتاب رو پرداخت نکرده بودم کتاب بهم ندادن و من بی کتاب موندم ...بعد از کلاس پول رو پرداخت کردم ولی کتاب نداشتن بهم بدن گفتن یکشنبه بهتون میدم منم حرفی نداشتم ...معلم همون اشغال همیشگیه دیروز وقتی دیدم فهمید چقدر ازش...
-
۵۰
پنجشنبه 22 مرداد 1394 11:44
سٌلٌـامُ دوُسٌتٌانُ گٌلٌـمُ...صٌبٌحٌ تٌابٌسٌتٌوُنُیتٌوُنُ بٌخٌیرٌُ ...امُرٌُوُزٌ اوُلٌـینُ جٌلٌـسٌهُ کُلٌـاسٌ شُرٌُوُعُ مُیشُهُ خٌیلٌـی مُشُتٌاقٌمُ زٌوُدی بٌرٌُمُ سٌرٌُ کُلٌـاسٌ وُ کُتٌابٌ جٌـدید رٌُوُ بٌخٌوُنُمُ ... حٌالٌـا وُسٌطٌشُ کُهُ مُیرٌُسٌیمُ حٌسٌ درٌُسٌ کُلٌـا ازٌ وُجٌوُدمُ فٌرٌُارٌُ مُیکُنُهُ ...وُالٌـا...
-
۴۹
چهارشنبه 21 مرداد 1394 22:51
سٌلٌـامُ ـכوُسٌتٌ جٌوُنُیﺂ خٌوُبٌیـכ خٌوُشُیـכ ... مُنُمُ خٌـכارٌُوُشُکُرٌُ احٌسٌاسٌمُ خٌوُبٌهُ وُلٌـی حٌالٌـمُ هُنُوُزٌ پٌٌرٌُ ازٌ ـכپٌٌرٌُسٌی وُ اسٌتٌرٌُسٌهُ اینُ حٌالٌـ مُنُ تٌا مُوُقٌعُی کُهُ ـכاـכاشُ جٌوُنُمُ ازٌـכوُاجٌ نُکُرٌُـכهُ وُ بٌرٌُهُ سٌرٌُ خٌوُنُهُ زٌنُـכگٌیشُ اـכامُهُ ـכارٌُهُ هُمُشُ فٌکُرٌُ اینُمُ ﺂبٌ...
-
۴۸
چهارشنبه 21 مرداد 1394 11:25
سلام به همه دوستان خوب و گل ...روزتون خوش ...من دیگه حرفی از حالم نمیزنم وقتی هم بزنم بدونید چقدر حالم خوبه ولی متاسفانه الان حال من زیر صفر میگذره ...داداش ع من رفت و اما من و زن داداشی واسش نقشه های گنده ای کشیدیم یعنی بیشتر کارا رو دوش بنده اس ولی مشکلی نیست من مخلص داداش ع هم هستم بهترینا رو واسش رقم میزنم تا همه...
-
۴۷
سهشنبه 20 مرداد 1394 01:23
سلام...خداروشکر که هنوزم صدای قلبم شنیده میشه اما بسختی ...فردا ابجی م مسافر امام رضاس یا ضامن اهو من دلم غروب حرم رو میخواد کیا تا حالا حس و حال غروب کردن اونم توی حرم رو حس کردن واقعا عالیه من پارسال روزی که رسیدیم شهادت امام صادق بود یعنی دقیقا ده روز عقب تر که امسال ده روز امده جلو اون روز دسته ها سینه میزدن و من...
-
۴۶
دوشنبه 19 مرداد 1394 01:02
سلام خوبید دوستان عزیزم...منم خداروشکر نفسی میاد و میره... امشب حرفی ندارم بزنم چون اتفاقات امروز برام زیاد مهم نبود جز یکی به استثنا اونم برگشتن داداش H ...حال همه اعضا خانواده خوبه خداروشکر که خوبن انشاالله همیشه دلشون شاد باشه ولی من همه این خنده هام همه این تیکه انداختنم همه همه این چیزایی که این روزا دارم مصنوعی...
-
۴۵
یکشنبه 18 مرداد 1394 01:43
سلام همه سلام خدا که بعد از این همه درد و رنج دل منو داداشم رو خوش کردی ...شکرت بابت همه چیز...توی این دو روز حسابی درد کشیدم هنوزم دردم ادامه داره دیروز یعنی جمعه من شبش تا ۳بیدار بودم و همینطور توی اینترنت چرخ میخوردم که تا خوابم برد صبح داداش م امد تو خونه مادربزرگ گفت دیشب تا ۳خوابش نبرد اونم گفت لابد سرش تو تبلتش...
-
۴۴
جمعه 16 مرداد 1394 02:43
سلام خوبید....اول کار بگم حالم اصلا خوش نیست بعدا نگید غر زدی ....امروز یعنی دیروز وقتی بیدار شدم داداش سرما خورده بود تا جایی که تونستم کمکش کردم تا خوب شه ولی هیچ هنوز همونجوره...کارنامه مزخرفممم گرفتم ...خیلی اشغالی اقای م واقعا حرفم روی شما صدق داشته این بود رسم معلم بودنتون این بود که گفتی نگران نباش من درستش...
-
۴۳
پنجشنبه 15 مرداد 1394 02:12
سلام دوستان خوبید ...منم که توی این دو روز به تمام معنا از خودم متنفرم ...فردا قراره برم کتاب جدید بگیرم و کارنامه بگیرم...خیلی استرس دارم همش از چیزای الکی ناراحتم ...مثلا رفتار بابا مثلا رفتار عموم با داداشم ...دیگه چش ندارم کسیو ببینم از همه دلخوشی ندارم ...خیلی بخاطر تحقیر شدن داداشم ناراحتم ...امشب خیلی ناراحت...
-
۴۲
سهشنبه 13 مرداد 1394 20:30
ســـــــلام مطمنــــم شمام دیګه جواب سلام یه دختر بی ادب مثل منـــو نمیدید درسته نمیدونم چطــوری تعریف کنم چی شده چه اتفاقات بدی افتاد واسه من توی یه ساعت امتحانــــمو تا حدودی یعنی خیلی خوب دادم و اینجوری بود که من زدم سوالات دیګه رو خراب کردم ...توی کلاس ما دوتا پسر هست امروز وقتی یکی از پسرا نشسته بودن اقای م میګفت...
-
۴۱
سهشنبه 13 مرداد 1394 13:17
سلام دوستان امـــــروز برعکس همه روزای بدم جهنمه حالم اصلا خوب نیست ساعت۱۱ بیدار شدم با یه سردرد عجیب که هنوزم ولم نکرده بیشتر از همه اینکه امــــروز امتحان دارم و هیچی نخونــــــدم و اگه به مرحله راه نیابـــم خیلی بد میشه من با تمام شوق دیروز رفتم عکس گرفتم اونـــــم فقط واسه امتحان تورو خدا دعـــا کنید قبول شم و این...
-
پست موقت رمزش مال خودم
دوشنبه 12 مرداد 1394 14:18
-
۴۰
دوشنبه 12 مرداد 1394 12:24
سلام همــــه دوستان عزیز...دیگه خبری از سحر خیزی من نیست ،من ۱۱بیدار شـــــدم... دیشب میخواستـــــم بنویسم یه کوچولو حسش نبود ...آخه خرید بعد عید فطر دیروز یهویی قبل اذان مغرب انجـــام شد خودمم یکم شکه شدم چرا اینجــــــوری خلاصه منو مامان تو خونه فقط سر یه لباس بیرونی توافق کردیــــم ولی از بد شانی بنده اونو فروخته...
-
۳۹
یکشنبه 11 مرداد 1394 11:33
ســــــلآم دوستان گل امــــــیدوارم حالتون عالی باشه...یه ساعتی هست از خواب بیدار شدم و هیچ کاریم نکـــــــردم نمیدونم چرا وقتی برنامه ریزی میکنم فرداش وقتی بیدار میشم حس هیچ کاری ندارم ای کاش زودتر این مدرسه ها باز بشــــــن تا این همه حوصلم سر نره تو خونه ...نمـــیدونم چرا خیلیاتون به من میگید غرغرو بخــــــدا اگه...
-
۳۸
شنبه 10 مرداد 1394 14:06
سلام دوستان عزیزم...دیشب بعد از حموم مادر جونم[ننه جونم]موهامو گیس کرد اینقد خوشم امد قبلا وقتی دوستام موهاشونو گیس میکردن هی ناز موهاشون میکردمو و خوشم میومد ولی خودم دوست نداشتم موهام گیس باشه ولی دیشب موهامو گیس کردم هی پا میشدم بهش دست میزدم به مادر جون میگفتم ببین چقد نازه موهام ...امروز صبح صدای ماشین بابا از...
-
۳۷
جمعه 9 مرداد 1394 23:48
سلام دوستـــــــآن امیدوارم خـــــــــــوب باشید من حوصله ندارم امروز کلا همش از صبح تو رویــا دور میخورم تا الان غیر از این خیلی معده ام درد میکنه فقط با چـــــــیزای خنک اروم میگیــــرم امروز همش تو فکر این بود داداشHیه روز قافل گیرم کنه مثلا بیاد صدام بزنه بگه پاشــــــو باهم بریم واست میخوام ایفون و یه لب تاب ناز...
-
۳۶
پنجشنبه 8 مرداد 1394 23:49
سلام دوست جونیـــــــــآ من خــــداروشکر خوبم و شارژم امروز ...امــــــروز بعد از اینکه کامــــپیوتر رو ترک کردم رفتم پیش بابا و مامانم یه نیم ساعتی گذشت بابام رفت حموم وقتی امد گفت زنگ بزنم عروسم بیاد پیشم چند روزه ندیدمش اووه کاش پدر شوملــــــی منم اینجوری باشه آخه این بابای من هر روز باید زن داداشمو ببینه و پریروز...
-
۳۵
پنجشنبه 8 مرداد 1394 10:57
خواهشا تا جایی که امکان داره به این سوالات جواب بدید!!! 1-استمتون... 2-برادر دارید یا خواهر؟!! 3-۳یا۴تا از دوستان صمیمیت... 4-غذای مورد علاقه ؟؟ 5-معلم مورد علاقه ؟؟ 6-رشتتون درآینده؟؟ 7-مارک گوشیتون؟؟ 8-نظرتون درباره مـــــــــن؟؟ 9-نظرتون درباره خـــــــودتون؟؟ 10-کیو بیشتر از همه دوست دارین؟؟ 11-خواننده و بازیگر...