-
❤بگو،نگو❤
چهارشنبه 5 اسفند 1394 18:55
⛔️ﻧﮕﻮ : ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﺰﺍﺣﻤﺘﺎﻥ ﺷﺪﻡ ! ✅ﺑﮕﻮ : ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻭﻗﺘﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﻣﻦ ﮔﺬﺍﺷﺘﯿﺪ ﻣﺘﺸﮑﺮﻡ ! ⛔️ﻧﮕﻮ : ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻡ ! ✅ﺑﮕﻮ : ﺩﺭ ﻓﺮﺻﺘﻰ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ ! ⛔️ﻧﮕﻮ : ﺧﺪﺍ ﺑﺪ ﻧﺪﻩ ! ✅ﺑﮕﻮ : ﺧﺪﺍ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺑﺪﻩ ! ⛔️ﻧﮕﻮ : ﻗﺎﺑﻞ ﻧﺪﺍﺭﻩ ! ✅ﺑﮕﻮ : ﻫﺪﯾﻪ ﺍﻯ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ! ⛔️ﻧﮕﻮ : ﺷﮑﺴﺖ ﺧﻮﺭﺩﻡ ! ✅ﺑﮕﻮ : ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻛﺮﺩﻡ ! ⛔️ﻧﮕﻮ : ﺯﺷﺘﻪ ! ✅ﺑﮕﻮ : ﻗﺸﻨﮓ...
-
اردوی من❤❤
دوشنبه 3 اسفند 1394 18:14
سلام دوست جونیآ:) اردوی امروزم تقریباً میشه گفت خوب بود ولی حسابی خورد شدیما:| یعنی بدنم کوفته شده ...دلم یه حموم خوشمزه میخواد :))) کلی عکس گرفتیم :) ما رفتیم کوه نمک حسابی خوشگذشت:)) بعدشم پارک و بعدش ساحل دریا:± من فقط اخر سر یه اشتباه کردم کلاه افتاب گیرمو جا گذاشتم توی مینی بوس:| حسابی خوابم میاد ...کاش بچه ها...
-
دِلم گرفته :±
یکشنبه 2 اسفند 1394 17:36
سلام ...من واقعا داغونم خسته و کوفته ام بدجور ... فردا قراره با مدرسه بریم اردو که متاسفانه هیچ خریدی نکردم و تازه از باشگاه آمدم خستمه:| قراره با ف جون برم که متاسفانه تا الان هنوز زنگ نزده:* من حسابی خستمه ...از حال و هوای عید متنفرم بدجور :± توی این ۱۶ الا ۱۷ روز عید حالم خراب میشه ...یعنی داغون میشم بیش از حد...
-
:(ِ
شنبه 1 اسفند 1394 19:35
من دِلم براش تنگ شده خدا جونم:±
-
از درد کِه بنالم:|
جمعه 30 بهمن 1394 17:44
سلام ... خدایا شکرت بخاطر نعمت های فراوانی که بهم دادی:)) دیشب واسم همه اون کسانی که شخصیت پیدا کرده بودن رو توی ذهنم خاطراتم و هر چیزی که ازشون دارم پاک کردم (مثل یه مرده ) ...من قبلا چوب خانواده عموم رو خورده بودم ...ولی نمیدونم چرا درس عبرت نشد برام ...شاید بخاطر خوشحالی بود که نسبت به دختر عموم پیدا کرده بودم...
-
سیلی محکمی از جانب خدا خوردم:|
سهشنبه 27 بهمن 1394 18:35
سلام :/ امیدوارم همتون در خوشبختی کامل باشید ...و نه مثل من باشین پشت سر هم اتفاقای چرت واسم میوفته... یعنی امشب میخوام پای نماز به شخصه قسم بخورم که دیگه توی بدترین شرایط نه تقلب بگیرم نه بدم...یعنی امروز خدا بهم یه سیلی محکم زد جلو دبیر ریاضیم ...امتحان ریاضی داشتم ...زنگ اول من یه مبحث رو خونده بودم که ازش فقط یه...
-
کارای امروز من(۱۳۹۴/۱۱/۱۳)
سهشنبه 13 بهمن 1394 22:02
سلامممم دوستای گلم:* شما خوبین عایا؟! من اصلا حالم خوش نیست :* سرماخوردگی خر است:* من حالم اصلا خوب نیست...صدام درنمیاد اصلا:× بیشترین دلیلشم رفتنم به گندمزار بود:| حالم بیشتر بد شد:| راستی امروز چندتا عکس از گندمزار گرفتم:* میذارمشون:)) http://uupload.ir/files/gq6y_img_20160202_131533.jpg این قسمت تقریبا نزدیکمونه...
-
من می توانم (۲)
دوشنبه 5 بهمن 1394 18:25
سلااااام:)) الان که دارم پست میذارم یعنی در حد مرگ خسته ام :| یعنی مرگ سوار موتور گازیه ...و همینطور کنارم گاز میده ولی من سوار نمیشم باهاش برم:)) امروز روز خوب ،باحال ،جذاب ،و...بود:* ساعت۱۰/۲۰ دقیقه صبح زن داداشم امد مدرسه دنبالم که باهم بریم دور دور و بازار خرید کنیم:* رفتیم از معاون اجازه گرفتیم گفت برین از دبیر...
-
من میتونم:)
یکشنبه 27 دی 1394 22:41
سلام دوستان :) امیدوارم همگی حالتون خوب باشه :| از چی بگم از کوه صبرم یا دریای پر از غمم ... امتحانا قانونی تموم شده ولی ما تا۶بهمن امتحان داریم دلیلش فقط خود دانش اموزا هستن که اینور اونورش میکردن... امروز یه تقلبی شاهکار به دخترا دادم در حد مرگ میلرزیدم ...من نمیدونم چرا اینجوریم ...چرا جواب بدی رو با خوبی میدم...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 14 دی 1394 19:24
خدایاااا من دلم براش تنگ شده چه کنم :|
-
۸۴
دوشنبه 14 دی 1394 13:54
سلام به همه دوستان عزیز :) نتم دوهفته قطع بود :| توی این دنیا نبودم :| خیلی اتفاقات افتاد که اینجا ثبت نشدن ، تولدم ..برگشتن ناگهانی داداشم از تهران یه روز قبل تولدم بارون امدن روز تولدم ...خیلی دیگه ..روز شنبه هم امتحانات ترم شروع شد اولین امتحان رو گند زدم ...سه روز کامل پاش نشستم اخرشم ۲/۵نمره خراب کردم :( امروزی...
-
۸۳
شنبه 28 آذر 1394 17:35
سلام به همه دوستانی که در حضور من وب رو بازدید میکردن و نظر میذاشتن :) اونایم که نیومدن فدای سرشون ...ببخشید که کمتر وقتی بهتون سر میزنم ...بعضیاتون خاموش میخونم بعضیاتونم روشن ولی کمتر میخونمتون ...واقعیتش سرم خیلی شلوغ هست :| امتحانات مدرسه هرچند زیاد پای درسم نیستم ولی بعضی چیزا دس به دست هم دادن تا من نتونم لحظه...
-
۸۲
شنبه 14 آذر 1394 13:12
سلام خوبید همگی:) امروز تولدم بود ، هیچ کسی ناگهانی سوپرایزم نکرد :( دیگه ع نیست که کلی واسه روز تولدم روزشماری کنه و کادو تولد بگیره ... بهتر که نیست اینجوری نه من احساس گناه دارم نه اون دست من زجر میکشه... بهترین کادوم این بود که وقتی از مدرسه امدم با کلی خستگی مامانم بوسم کرد ولی بازم نفهمید تولدمه :|خودم بهش گفتم...
-
نمیدونم بخندم یا گریه کنم
جمعه 29 آبان 1394 07:32
سلام دوستان ): من واقعا الان توش موندم گریه کنم یا خنده بخدا اصلا تشخیص نمیدم :( راستش بذار موضوع رو اول بگم دیروز صبح ساعت۱۱بابابزرگ بنده دلش باغش رو میخواسته :( خب بعدش میاد میره باغ بعد این خونشون کنار جاده اتوبان همه از این ماشین سنگینا اونجا میانو میرن خلاصه بابا بزرگ بنده موقع برگشتش ماشین بهش میزنه :`( خلاصه...
-
۸۰
چهارشنبه 27 آبان 1394 13:10
سلام خوبین همگی یا مثل من فلفلی هستین :)) بسی خوشحالم از اینکه این اینترنت لامصب بعد از یه هفته قطعی وصل شد هووووووراااا:)) من هنوز افسرده ام ولی کسی از داخلم خبر نداره :|^¡^ البته خانم مشاور میگفت من از چهره نگرانت پی به درون نهفته شده ات بردم :)) آقا تصبیب شد رفت من رفتم رشته تجربی:)) البته با اون نمره های شفاف...
-
۷۹
سهشنبه 19 آبان 1394 19:46
سلام همه خوبن؟؟؟؟ من حالم رو به بهبودی هست :)) البته همراه با کمی تا اندکی بیحوصلگی...که اونم انشاالله خوب میشم ...از روز یکشنبه دارم میرم باشگاه یکم روحیمو خوب کرد ...بهم انرژی خواستی داد :| روز شنبه عصر هم یه روز خاص بود واسه من ...یه هوای دونفره با دوستم رفتیم توی پارک امام زاده نشستیم کلی عکس سلفی و...گرفتیم خیلی...
-
Marg man کی فرا میرسد...
سهشنبه 12 آبان 1394 13:54
سلام دوستان ...خوبید ... من داغونم بقدری داغونم که خودمم موندم چه بهانه ای واسه این حال داغونم بیارم ... امتحاناتمو گند میزنم ...درس میخونم وسط درس خوندن فکرم میره پیش کس دیگه ای ... چند روزی شبا که میخوابم سرمو زیر پتو میکنم مدام گریه میکنم ...من چرا اینجوری شدم ... خدا به دادم برس خب ...راستی من دوباره به سوی خدام...
-
درددلای من با خدا :|
شنبه 2 آبان 1394 16:36
سلام خدا جونم ...خدای خوبیها سلام ... خدایا ده اول محرمم تموم شد با یه چشم بهم زدن :( امسال من توی باب محرم نیستم نمیدونم چرا ...خدایا من کافرم من بدم من بنده گناهکارتم ...خدایا من چقدر خودخواهم چرا ها چرا اینقدر خودخواهم ...چرا این روزا توی دل من هیچ غمی نیست چرا از گریه مردم خندم میگیره چرا ...من اون دختری نیستم که...
-
۷۶
پنجشنبه 23 مهر 1394 13:53
سلام دوستای گلم ...انشاالله که همتون خوب و سلامت باشید...منم خداروشکر خوبم... امدم تعریف کنم از روزایی که نبودم و ننوشتم ...هرچند امروز امتحان میانه زبان دارم ولی دوست دارم بنویسم ...۴مهر نت من قطع بود یعنی ۳مهر قطع شد ...داداش کوچیکه سه شنبه یعنی ۷مهر از شرکت امد و ۸مهر ساعت ۹ از جنوب پرواز کرد سمت خراسان رضوی با...
-
۷۵
دوشنبه 20 مهر 1394 21:46
سلام به همه بامعرفتای روشن و خاموش ... امیدوارم حالتون خوب باشه ...خداروشکر من بد نیستم ...راستش شرمنده همتونم این همه مدت بخدا نتم قطع بوده داداشمم نبود برام وصل کنه دیروز رسید.... امروز که از مدرسه امدم وصل بود ...بدلیل نامساعد بودن حالم نتونستم بیام بگم من امدم اخه امتحان ریاضی دارم فردا و همین الان فارغ شدم و شام...
-
۷۴
چهارشنبه 1 مهر 1394 22:34
سلام دوستای گلم...خوبین خوشین ...خداروشکر... منم که خداروشکر بد نیستم ...این چند روز خیلی خسته و کوفته شدم ... برادر گرامی هم انشاالله آخر هفته عازم مشهد رضا هستن ...امشب هم خبر رسوندن داداش توی شرکت دیگه قبول شده ...خدایا شکرت بی نهایت شکرت ... این چند روز خیلی اذیت شدیم خونه رو جارو زدیم دوباره با اب شستیم و فرش...
-
۷۳
شنبه 28 شهریور 1394 00:41
سلام دوستان گلم...ممنون از اینکه با حرفاتون یکم از نگرانی درم آوردید... امروز خوب بود برعکس دو روز قبل خیلی بهتر بود :| امروز از ساعت نه صبح تا یک ظهر خونه داداش رو تمیز کردیم ... روز بدی نبود یکم لبخند توی وجودم و چهره ام بود ولی دلم هنوز پره و نمیتونم یکم خودمو اروم کنم وقتی به حرفاشون فکر میکنم ...واقعا سنگینن ......
-
۷۲
جمعه 27 شهریور 1394 01:30
سلام... امروز هم گذشت با کلی زجرش با کلی ناراحتیش ... همه میگفتن امروز لنجات غرق شدن ولی امروز قلبم غرق شده بود ...با هیچ کس میانم خوب نیست بیشتر از همه از بابام ... هیچکی نمیدونه چرا ناراحتم چرا حاضرم تنهایی بشینم ولی هم نشین اونا نشم ...صبح وقتی از خواب بیدار شدم جلوی خالم و شوهر خالم از داد دلم گفتم آخه اونا بهترین...
-
۷۱
پنجشنبه 26 شهریور 1394 01:44
سلام ... دلم پره خیلی از همه ...دلم میخواد زودتر مرگم رو فرا برسونه :| به مرگ همیشگی نیاز دارم ...یه دخترم از جنس احساس ولی اینکه بی رحم باشن آدما یعنی نابود شی خیلی بهتر از بودن کنارشونه ...خیلی توی خودم گنجایش دادم که هیچ وقت بروز ندم ولی چیزی که هست بیش از حد حرف بشنوی دیگه بیشتر از اون حد گنجایش آدم تموم میشه مثل...
-
۷۰
سهشنبه 24 شهریور 1394 23:59
سلام دوست جونیآ ... خداروشکر صد هزار مرتبه شکرت که سالمیم ... دیگه داره مدرسه هام باز میشه و کم کم اینترنت باید تعطیل شه ...و جاش رو درس بگیره ...ولی فعلا هستمآ کنارتون نترسید نمیرم :| حالا نکه شمام خیلی از رفتن من ناراحت میشین >__< تازه خوشحالم میشید مگه نه ؟! بیخیال دلتون شاد لباتون پر از خنده ...یه روز همه...
-
۶۹
دوشنبه 23 شهریور 1394 00:22
سلام دوستای گلم :| الان که دارم پست میذارم صرفا جهت امروزم که چجور گذشت بود وگرنه نا ندارم از کمر درد :| امروز عصر بنده خواتم برم دنبال کارام ...اول رفتن به زبانسرا بدلیل اینکه کارنامه بگیرم و ثبت نام کنم ...که فقط ثبت نام کردم بدلیل اینکه معلم گرامی واسشون مشکل پیش آمده و توی شیراز مونده تفلکی فداش خدایا کمکش کن...
-
۶۸
شنبه 21 شهریور 1394 23:01
سلام دوست جونیآ...آخر طلسم بنده شکست :| کمو بیش چیزایی که لازم داشتم رو خریدم ...البته من خودم حالا که فکرش میکنم و میبینم زیادم چیزی نیاز ندارم ...کتابامونم که فردا قراره بدن ..از بس من نوشت افزاره پرسیدم کتاب هست ،گفت نه ...هم اون خسته شد هم من :| امشب خیاطی هم رفتم خانم بعد از یه هفته یه تغییر کوچولو خواسته بده ها...
-
۶۷
پنجشنبه 19 شهریور 1394 22:22
سلام دوستای گلم...الان هوای شهر من طوفانیه و درون منم پر از ترس ...از این هوا ترس دارم :| میدونم الان هوای شهرای ایرانمون همش بارونیه ...یه حسی بدی دارم از طوفان یه حس غیر ممکنه یه ترس که وجود منو پر میکنه از خودش...دوست دارم توی این لحظه ها یه خواهر داشتم ...سرمو میذاشتم رو پاهاش و باهم حرف بزنیم و احساس تنهایی نکنم...
-
خدایا دوستت دارم ^_^
چهارشنبه 18 شهریور 1394 16:24
سلام دوستای گلم و مهمتر از همه خدای مهربونیا سلام سلامی به گرمی نور آفتاب ... خدا جونم شکرت بابت همه چیزایی که من رو لایقش دونستی ... خدایا امروز به لطف تو من خوبم یه حس خوب دارم ،ممنونم بابت همه چیزاااا خدا جونم من فقط تو رو در نظر دارم پس هیچ وقت منو نا امید نکن مخصوصا این شرایطی که ما توش قرار گرفتیم واقعا من سخت...
-
۶۵
پنجشنبه 12 شهریور 1394 23:25
سلام دوستای گلم^_^ زندگی بهتون خوش میگذره یا نه ... من خداروشکر بد نیستم ولی حرفآی یکی داره صدق میکنه و حرفآی دیگری داره میرنجونتم البته باید گفت [میرنجونتمون ] ...مامان و بابام هم از این قضیه که یه الف بچه درامد یه مشت چرت و پرت میگه ناراحت شدن :| واقعا دیگه همه چیز واسم عادی شده خیلی خیلی عادی :| من در حد خودم آمدم...