فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...
فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...

۴۷

سلام...خداروشکر که هنوزم صدای قلبم شنیده میشه اما بسختی ...فردا ابجی م مسافر امام رضاس یا ضامن اهو من دلم غروب حرم رو میخواد کیا تا حالا حس و حال غروب کردن اونم توی حرم‌ رو حس کردن واقعا عالیه من پارسال روزی که رسیدیم شهادت امام صادق بود یعنی دقیقا ده روز عقب تر که امسال ده روز امده جلو اون روز دسته ها سینه میزدن و من با دستا توی دلم غوغایی بود واسه خودش از همه بریده بودم از همه از هرکی  که فکرش واسم سخت بود بقدری دلم پر بود همونجا وقتی وارد شدم هنوز توی شک این بودم که ایا واقعا توی حرمم وای خدا دلم مشهد رضا رو طلب میکنه دست رد نزن به سینم من تا ۲۳مهر امیدوار اینم که اگه میخوای بطلبیم تا اون موقع بطلبیم  واگرنه یعنی دست رد به بنده سراپا گوشت زدی نمیدونم خدایا وقتی اسم امام رضا میاد امید دارم که میرم زیارتش ولی نمیدونم کی  خیلی دلم گرفته ....دلم میخواد یا اون از این خونه بره یا من، بکل اعصابمو خراب کرده اخه مثل این ادم فضولا تو هر کاری خودشو میندازه وسط اخه خاک عالم برسرت تویی که خودتو واسه یه مشت ادم بیشعوره نفهم میکوشی همونا یه روز توی سرت میزنن باشه اون روز میرسه منم پاست بدم همونا واسط کلی قایم کردم اندفعه اگه حرفی باشه اگه چیزیه اون منم که باید بزنم طوری ضایعت کنم که خودت سرتو بزنی تو دیوار نه کس دیگه ای...از موجوادت بیزارم باهمه میگم میخندم ولی اخرش تهش همش غمه همش دلم گرفته اخه چرا باید اینجوری باشه ...امروز پول کلاسم رو بهم دادن اما فقط ۹هزار تومن کم داشت و از اونجایی که بنده اگه از کسی چیزی ببینم خیلی ناراحت میشم حاضر نمیشم هیچ وقت زیر بار منتش برم  و حالا بنده لنگ ۹هزار بی ارزشم و دلم نمیخواد جلو یه مشت زن قرتی خدا نشناس خودمو ببازم میمونم تا پولم کامل که شد میرم ثبت نام حتی اگه شده همون روز که کلاس شروع میشه برم ،اصلا دلم نمیخواد هیچ یک از اون معلما رو ببینم از همشون متنفرم به تمام معنا ،واقعا باید بگم مرداشون نامردن و زناشون بی حیا میدونید چرا چون حاضرن قشنگ باشن اما واسه یه مشت ادم بی ارزش بخدا از این که دستم روزی حروف میره و از این معلما مینویسه خیلی ناراحتم دیگه دوست ندارم ازشون چیزی بنویسم ...ابجی م بهت خوش‌ بگذره خدا همراهت انشاالله سالم و سلامت بری و‌ برگردی ما رو هم دعا کن ...نمیدونم چرا ولی ارزوی دوتا چیز دارم یعنی ارزو نه ولی بخاطر اینکه خیلی منتظرشونم میشه گفت ارزو ...یکی رفتن مشهد یکی شروع مدرسه احساس میکنم عمرم تا اون موقع یاری نمیکنه نمیدونم چرا ولی هرچی از خدا امد خوش امد حس و حال اینروزا اونوری نیست که میباید بود شاید بعضیاتون بگید از ناراحتیات مینویسی ولی خدایش هیچ چیزی ندارم که با خوشی بدست امده باشه که بخوام بگم به خوشی تمام رسیدم به جان خودم همه حرفایی که منو شاد میکنن همش حرفه نه واقعیت یعنی همش فقط اتفاق افتادنشون۵۰٪یعنی ۵۰٪بعدی هیچ و پوچه پس شادی واسه من نمیمونه خیلی شبا اینقدر فکر و خیال میکنم که حتی نمیدونم کی خوابم برده واسم سخت میگذره که اونجوری که میخواد باشه  شاید یه ماه شاید دوماه شایدم یه سال نمیدونم یه زمان مشخص نداره و نمیدونم کیه خیلی دلم گرفته از حرفای  خیلیا نمیدونم چرا پیش من خالی میکنن اخه هرکی باشه از باباش یا مامانش بد بگن ناراحت میشه هرچند اگه بد باشنم  اخه چرا اینجوری میکنن ها...من خودم چون از پدر و مادرم توقعم میشه حرفی میزنم ولی دلم نمیخواد‌ هیچ وقت هیچ کسی حرفی از پدر و مادرم بزنن هرچند اگه اخر اخر بدی و نامردی باشن که خداروشکر انجوریم نیستن ولی یکم دارن در حق من بد میکنن که بنده اگه حرفی بزنم سرویس میشم ....اینم از این مشکلات زندگی زیاده توقعاتم ک ماشاالله زیاده همه توش موندن ...امشبتون مثل شبای دیگه شیک و طبیعی ،خدافس:/

+ابجی م انشاالله امام رضا هر حاجتی داری بهت بده دعا برای ما یادت نره عزیز دل ابجی :-)

نظرات 4 + ارسال نظر
مائده چهارشنبه 21 مرداد 1394 ساعت 11:29 http://delneveshtee.blogfa.com

ینی چی؟بلاگفا که کلا وبا رو برگوند به سال قبل ... ینی داداشتم حذق نمیکرد تا یه سال پیش وبت حذق میشد ...
حالا مگه چی شده ؟ :( اینجا رو هم بکن مث وب قبلیت ... اینجا هم طوری زندگی کن که همیشه از شادی ها و خوشیات بنویسی

نمیشه و نمیخوام بشه چون قبلا دلیل شادی داشتم اینجا از واقعیت زندگیم مینویسم اونجا از خوشیام مینوشتم ولی اینجا هردو حالت هست هم خوش هم ناخوش

مائده چهارشنبه 21 مرداد 1394 ساعت 11:24 http://delneveshtee.blogfa.com

مرسی عزیزم :)

تو چرا نباید خوش باشی ؟:( تا جایی که یادمه توی وب قبلیت اینجوری نبودی که :( امیدوارم تو هم زودتر روزای خوبت بیاد ...
منم که همیشه زندگی به میل و سلیقم نیس که. فقط سعی میکنم از همه چی بگذرم و حتی الکی هم که شده شاد باشم! البته میدونم همیشه هم اینجوری نمیشه زندگی کرد و بعضی وقتا صبر ادم تموم میشه :(

سلام ... نه اونجوری نبود بهترم که نیست مثل قبل...

امیر چهارشنبه 21 مرداد 1394 ساعت 00:42 http://ma-3nafar.blogsky.com/

سلام آبجی خوبی؟
دعا میکنم بری مشهد.فک کنم بری مشهد بلاخره حالت خوب شه.دعا می کنم آبجی.

سلام...بهتره تا چندماه از کلمه خوبی استفاده نکنی چون نیست تو جسم من:٭
یا امام رضا ...خودش باید بطلبه امیر من مخلوق بی چیزم

彡پرویز ستوده彡 سه‌شنبه 20 مرداد 1394 ساعت 20:54 http://www.binazirha.blogsky.com

حرم امام رضا خیلی خوبه من هرموقع که میرم اونقدر آرامش درونی دارم که نمیخوام برم , خیلی اونجارو دوست دارم

من صد هزار برابر شما اونجا رو دوست دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد