فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...
فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...

به پایان آمد این دفتر حکایت ...ادامه رو بخونید

 

salam

omadam khodafezi konam :)

har chand harf ziyad dashtam vali chikar konam shariyt makdor nist :)

halalam konid dostan

baraye ye modate kotah :)

masalan ta 3 sal digeh

  ادامه مطلب ...

کلییی کار انجام نشده ، فدای سرم:دی

سلام(: 

از اینکه هیچ کاری نکردم دپرسم ، از اینکه لباسامو نشستم دپرسم ، از اینکه باید برم سفارشاتمو بگیرم ولی ته کشیدم دپرسم ، از اینکه گناهمو انجام دادم بعد از کلی مدت به فراموش سپردنش و دوباره تکرار کردنش دپرسم(: از اینکه خیلی وقته مسجد نرفتم دپرسم آخه‍...چرا این همه دپرسییییی جدا اینکه فردا شیمی سوال هست ولی من نخوندمش ، زیست رو دوره نکردم ، برای شنبه برنامه نریختم اینارو دقیقا بذارم کجای دلم اهوم:دی 

باز آمد بوی ماه مدرسه ، باز آمد بوی ماه مدرسه بوی بازی های راه مدرسه‍...فقط همینو از پاییز میخواستی بیا اینم آمد جز دپرسیات فردا شنبه اس و دوباره من بیخیال تر از همیشه‍...(: 

±فردا شنبه اس :دی 

±دوباره باید امشب ساعت کوک بشه به وقت پر پرکیییی۵/۲۰آلارم دلینگ دلینگ دلینگ  و اما من با کمال ناباوری ساعت کی شد ۵ :•|

±برم کارای نکردمو انجام بدم (: راستی قول داده بودم دیگه‍...نق نزنم(: هرکاری کردم دیدم نمیشه خودمو خالی کنم جز نوشتن اینجا(: 

± راستی یادم رفت بگم سرماخوردگیم خوب شده ولی یه آثار بدی بر رو لبای عزیزم گذاشته و انگاری قصد خوب شدنم ندارد(: ولی مامانم سرما خورد ، مامان بزرگم سرما خورد (: اینارو من سرما ندادما خودشون خوردن (:  

±میبینید با این همه ناراحتی و دپرسی بازم به زندگی دارم لبخند میزنم ،خب دنیا بیشتر از دو روز نیست اگه من این دو روزم دپرس و ناراحت باشم ولی بهشون لبخند نزنم که این دو روز دنیام تباه میشن پیشم(: نخندید جدی میگما(: والا فدای سرم زیست و شیمی نخوندم ،فدای سرم لباس نشستم فدای سرم پولدار نیستم ،فدای سرم که اشتباهمو دوباره تکرار کردم ،فدای سرم که نرفتم مسجد ، امشب میرم مسجد ،گناهانم رو به دست فراموشی میسپارم ، لباسامو الان میشورمشون :دی به همین راحتی همچیییی فدای سرم(: فقط این صبح شنبه تو کتم نمیره:دی 

چای داغ و کوکی، زیست شناسی (:

سلام(:آدینه‍...تون زیبا(:

گاهی وقتا همه چیز با داغ بودنش میچسبه حتی یه چای داغ با کوکی و خوندن زیست شناسی ، وقتی در حال خوندن زیست شناسی هستی و باهاش گرم گرفتی میبینی محفلت فقط با یک چای داغ پاییزی رنگ و کوکی داغ تر میشه‍..،(: زیست رو به حداکثر امکان میخونی و خودت رو دعوت به یک چای میکنی(: بفرماید چای و کوکی ، زیست شناسی(: 

من و تمیزی:+

سلام(:

یه آدم له شده هستم من در حال حاضر :| اینقدر خسته و کوفته هستم که قطعا حس میکنم دیگه به جایی رسیدم چشمام خود به خود رو هم میره :| لعنت به بی خوابیییی :`| خیلی خسته ام طی یه تصمیم انحصاری ،امروز بعد از ظهر تنهایی به جون آشپز خونمون افتادم (: اهوم چنین آدم دلسوزی هستم من و بی رحمانه وسایل مامانم رو انداختم بیرون و به جون کابینت ها افتادم و همه رو تمیز و مرتب کردم(: و الان یک عدد خسته هستم که دیگه مانده انرژی در وجودش کمتر از ۱ نزدیک به خاموش شدنم است(:

من در حال خاموش شدن(:

خاموش شدم (:

شب بخیر(: 

من و سال تحصیلی جدید(:

سلام(:

واقعا رشته کلامم از دستم رفته نمیدونم از کجا شروع کنم ، از اونجایی که کارای نکرده‍...دارم و از اونجایی که هنوز لباس فرم ندارم یا چیزای دیگه‍..(: قطعا نمیدونم درمورد چی حرف بزنم الان(: از اولش شروع میکنم ، با کلی تاخیر آمدم و روزای مدرسه رو ثبت کنم، من روز شنبه خیلی شیک و رسمی رفتم سر کلاس  و با دوستان راه دور مدرسه رو باهم پیمودیم(: و این روال تا یکشنبه ادامه داشت ، و بعدش به هرروالی یا با تاکسی یا با سرویس برمیگشتیم خونه(: و الان دیگه رفت و آمدم با سرویس هست  خلاصه بگم بهتون شوقم فقط روز اول مدرسه بود ولی همین که پام به مدرسه باز شد تمام شوقم به طرف آسمان آبی پرواز کرد ، با این وجودم بازم یه دختر پر انرژی و خنده روح هستم توی مدرسه تقریبا همه رو از خنده میترکونم ، این خنده بازار از صبح با طلوع آفتاب شروع میشه تا ظهر و تعطیلی مدرسه ادامه دارد ، یه جورایی اگه دیر کنم همه اون روز دپرس میشن(: 

واقعا درس خوندن خیلی برام سخته بیش از اندازه سخته‍...): نمیدونم چرا اینجوری شدم ، قاطعانه میگم خودمم دلیل این ناراحتی رو نمیدونم ، بخدا نمیدونم چمه نمیدونم چرا دپرسم ،چرا درس نمیخونم ، درسته‍...هفته اول هست و حال و هوای مدرسه یکم سنگینه و قابل هضم نیست و همچون من که سال اولم هست وارد مدرسه جدید میشم تا با حال و هوای معلم ها عادت کنم یکم زمان میبره و طول میکشه ولی هیچ وقت فکر نمیکردم  اینجوری بشم (: امیدوارم از این به بعدش رو خدا به خیر کند (: 

خرید مدرسه رو روز دوشنبه انجام دادم (: و تقریبا یه چیزایی که مهم بود خریداری شد (: 

در آینده ای نزدیک عکس میذارم (: 

±دلم برای آبجی همراز تنگ شده اینجور مواقع دلم میخواد فقط با آبجی همراز حرف میزدم و آروم میشدم (: حالا که نیست قطعا باید قرص باشم (: قولم میدم کمتر اینجا نق بزنم و هی بگم اینو دارم اینو ندارم ،کارامو نکردم و...(: 

±سال تحصیلی جدید رو به همتون تبریک میگم مخصوصا دانش آموزان و دانشجویان ،معلمان(: موفق باشید و پایدار ❤

±راستی دیگه تقریبا دنیای مجازی رو کمش میکنم یا حداقل امکانش رو میام(: نکه وجود من خیلی مهمه‍...پس نبودنم کسی رو نناراحت نمیکنه‍...قطعا(: 

±از شنبه خیلی جدی با همه چیز باید برخورد کنم دیگه خل و چل بازی تعطیل فقط سرو گوش باز باشه(: 

±بوی ماه مهر(: آهنگ وبلاگم شد تا آخر مهر (: