-
۳۴
پنجشنبه 8 مرداد 1394 10:53
سلام دوستان خومشل خودم:/ امروز با کامپیوتر آمدم ولی متاسفانه با کامپیوترم دیگه شکلک نمیاد بالا :(( مشکلی نیست من این همه مدت بدون شکلک بودم الانم مینویسم ...دیشب تا ۱/۳۰ بیدار بودم بعدشم نفهمیدم کی خوابم برد:/ امروز یه کار خیلی مهم دارم {بهتره بگم یه پرژه مهم} فعلا حرفی ازش نمیزنم تا به اتمام برسه شکلکام به زور درست...
-
۳۳
پنجشنبه 8 مرداد 1394 00:13
سلام به دوستان گل و گلاب:)) من دوباره باید بدون شکلک بنویسم رو اعصابه:( و اینکه روزانه بنده...عصر ساعت۶زنگ زدم داداش ع و ازش پرسیدم رسیده یا نه :/ مکالمه ما:| داداش:سلام ف من:سلام ع داداش:خوبی من:مرسی تو خوبی من :رسیدی ؟ داداش:اره یک ساعته الان دارم میرم شرکت. من :کاری نداری ؟مواظب خودت باش داداش:نه عزیزم چشم تو هم...
-
۳۲
چهارشنبه 7 مرداد 1394 14:33
سلام ... وای هورااااااا موفق شدم شکلک بذارم بعد از این همه بی شکلکی خیلی بد بود الان با کامپیوتر امدم تا شد دیروز خیلی عالی بود ...با داداش و زن داداش با موتور اونم سه پشته ظهر بعد ناهار رفتیم دریا اونقد حال داد ولی به اندازه سری قبلی خوب نبود آخه سری قبل موج زیاد بود ولی ابش خنک بود ولی دیروز در عوضش آتیش بود...
-
۳۱
دوشنبه 5 مرداد 1394 20:20
سلام ....من مشهد نمیرم از ظهر تاحالا دارم گریه میکم بلکه راضی بشن راضی که نشدن هیچ مسخرمم کردن ...باشه مشکلی نیست بابا تو هم یه روز محتاج دخترت میشی که منم بگم بابا وقت ندارم کلی کار دارم ..امام رضا ناامیدم کردی نمیدنم چرا ولی بازم ته دلم روشنه که میرم نمیدونم والا...همچی باهم کنسل شد...مشهد ...شمال...کرمانشاه ...بخدا...
-
۳۰
دوشنبه 5 مرداد 1394 20:05
سلام...من مشهد نمیرم از ظهر تا الان یه ریز گریه کردم بلکه شاید راضی شن ولی قبول نکردن بلکه مسخرمم کردن ...باشه مشکلی نیست ولی امام رضا من دیگه امیدی ندارم چون قلبمو شکستی و نا امیدم کردی ...خدایا توی ناامیدی بازم امیدوارم و فک میکنم میرم نمیدونم شاید برم شاید نرم ولی همچی باهم کنسل شد ..شمال ...مشهد...کرمانشاه...همچی...
-
۲۹
دوشنبه 5 مرداد 1394 12:58
سلام...یا ضامن آهو تورو بخدا قسمت میدم کاری کن بابا تصمیمش یک سره شه قراره امشب حرکت کنیم بریم مشهد م ابجی من فک نکنم بتونم با تو بیام ...تورو خدا واسم دعا کنید من برم مشهد دلم بد جور گرفته یا ضامن آهو کاری کن من بیام به حرمت من دلم پره از ادما از همه تورو جان خودم که در برابر اسم شما ارزشی نداره منو بطلبید:(((( خیلی...
-
۲۸
شنبه 3 مرداد 1394 13:58
سلام ...سلام مخاطب خاص ابجی م حالا دوزدکی میای میخونیو خبر نمیدی :))) کچلت میکنم بذار بیای خونمون که میدونم نمیای م تورو جون من بیا البته هروقت هر لحظه بیای من درخدمتتم ...راستی اگه دیگه نظرات ثبت نشد بهم زنگ بزن تا ادرس و رمز وبلاگ رو بهت بدم از این به بعد اینجا باهم حرف میزنیم باشه خوشگل ابجی بخدا خیلی دوستت دارم...
-
۲۷
شنبه 3 مرداد 1394 09:14
سلام صبح همگی بخیر وخوشی...حرفی واسه گفتن ندارم نمیدونم چرا ولی دیشب خیلی معده درد داشتم وقتی ساعت ۳بیدار شدم احساس کردم برقا رفته اخه خیلی عرق کرده بودم ...و همینطور بعضی اوقات یعنی اکثر اوقات سر درد همراهمه ...نمیدونم بابا کی برمیگرده ولی از اینکه نیستش خیلی بده خیلی خیلی بده:( الانم باید ظرفا رو بشورم روزام مثل...
-
۲۶
جمعه 2 مرداد 1394 21:25
سلام دوستان عزیز...من هنوز موفق نشدم لاک بزنم یعنی وقت نکردم تا امدم به خودم مامان امد گفت بریم منم فقط تونستم لباسمو عوض کردم و رفتم خونه خاله هم همه خواب بودن و بعد از نیم ساعت همه بیدار شدن ...خاله الی میخواد بره خارج و بهم گفت ف برام دعا کن بهم ویزا بدن منم گفتم خاله واسم دعا کن منم برم مشهد گفت چشم ...خاله ف هم...
-
۲۵
جمعه 2 مرداد 1394 08:46
سلام دوستان گلم...امروزم مثل روزای قبل زودی از خواب بیدار شدم و نمازمو خوندم و دوباره یکم اهنگ گوش دادم و امدم بیام خونه خودمون دیدم که بابا داره میره که بره شیراز ...یکم ناراحت شدم ولی بعدش بیخیال شدم مشکلی نیست من با همینشم میسازم ...امروز به قطعی میخوام برم لاکامو بیارم و بزنم :/ و وقتی مامان غذا درس کرد بریم خونه...
-
۲۴
پنجشنبه 1 مرداد 1394 22:12
سلام دوستان عزیز...روز پر ماجرایی بود امروز...کلاس نرفتم بدلایل مختلف یا شایدم دلیل مهمش خواب موندنم بود...امروز با مامانم دعوام شد سر چیزای الکی بعدش دیگه نتونستم درس بخونم خیلی سرم درد میکرد خوابیدم و دیگه بیدار نشدم تا یه رب به هفت ...با ابجی م حرف زدم مشهدشون کنسل شده و قراره۲۰برن فک کنم دعاهام میخواد قبول شه و با...
-
۲۳
پنجشنبه 1 مرداد 1394 08:55
سلام دوستان عزیز صبحتون بخیر و خوشی ...من تا کمتر از نیم ساعت دیگه میرم پیش به سوی درس خوندن..البته اولش یه حموم با آب خنک انجام میدم تاحالم جا بیاد ...راستی بابا عصر قراره بره ولی ما رو نمیبره وقتی خودش تعارف نکنه منم دیگه التماس نمیکنم...اصلا وقتی صبح میشه کلی حس و حال بی حوصلگی تو وجودمه وقتیم که بعد از نماز بیدار...
-
۲۲
چهارشنبه 31 تیر 1394 21:44
سلام دوستان گل ...من در حال خوندن زبان هستم فردا حتما من امتحان میدم ... +من میتونم و جرات اینو دارم جلوی همه قوی باشمو بدون هیچ خجالتی امتحان بدم... ابجی م دوباره پیام داد و گفت : ف منم شارژ نداشتم بهش جواب بدم یه تک زدم مشغول بود...وای اخ ابجی چقد دلم برات لک زده... حس و حالم خوش نیست...قسمتی از اهنگ ستایش... دلم...
-
۲۱
چهارشنبه 31 تیر 1394 14:18
سلام مجدد...خوبین خوشین ؟! آب و هوا خوبه شهر ما افتضاح تخم مرغ عادی عادی رو زمین میپزه ،این یعنی ته جهنم بودن:/ +خیلی بده وقتی کسی کارش با شما تموم میشه،رفتارش با شما تغییر میکنه... +داشتن قلبی مهربان دردنیای بی رحم ،شجاعت است نه ضعف... +مهربانی را از کودکی آموختم که آبنباتش را در دریا انداخت تا آب دریا شیرین شود......
-
۲۰
چهارشنبه 31 تیر 1394 09:17
سلام... من شکلک موخوام ...دوست دارم امروز لاکامو بیارم یه دل سیر لاک بزنم و پز بدم ...نمیدونم چرا این حس یهویی توم ایجاد شد هرچند که لاک زدن پز دادن نداره ولی من احساس میکنم دستامو پاهام ناز میشه ولی من نماز میخونم پس نباید فعلا لاک بزنم... امروز به روال عادی بعد از نماز دیگه نخوابیدم الانم حسی واسه درس خوندن ندارم...
-
۱۹
سهشنبه 30 تیر 1394 23:40
سلام...اول از همه من این چند مدت بدون شکلک کلافه ام ...یکی یه کاری کنه واسه من:( امروز رفتم کلاس امتحانم نخوندم...با اقای م صحبت کردم و ازش خواستم امتحان نگیره ایشونم گفتن باشه و اما من دفتر ی رو گرفتم که بخونم... امروز داداش ع رفت دلم براش تنگ شده حوصله باز مثل قبلا پوکیده... امروز از استاد بیوگرافیشو پرسیدم بچه کجاس...
-
۱۸
سهشنبه 30 تیر 1394 10:59
سلام خوبین دوستان که میدونم اکثرا خوب نیستن نتایج کنکور انگار زده شده ....هرجا رفتم همشون ناراحت بودن ببینم دختر عمه و پسر عموم چه گلی واسمون کاشتن...جالب میشه بدونم...امروزم فک نکنم برم سر،کلاس اخه هیچی نخوندم :(( الان توی حیاط بودم صدای یه مردی میومد داشت دادو فریاد میزد از خونه همسایه بود:((
-
۱۷
سهشنبه 30 تیر 1394 06:04
سلام دوستان سحر خیز منو داشته باشید صبح به این زودی بیدار شدم دیشبم ساعت۲ خوابیدم...بقول زهرا واقعا این همه دارن میرن....دیشب ساعت ۱۲خبر اوردن که همسایمون به رحمت خدا رفت آخه میشد پدر شوهر خالم ...و هم محله ای خودمون:(( خدا رحمتش کنه مرد با خدایی بود ... قراره عصر خاکش کنن دیشب مامانم رفت خونشون اخی؛خالم موقع رفتش...
-
۱۶
دوشنبه 29 تیر 1394 21:30
سلام دوستان امروز به کل این بی حوصلگی کاری کرده که حتی توی یه روز سه بار پست بذارم...و کلی حرف بزنم امروز خیلی بی حوصله ام...الان مهمون داریم ولی حال اینو ندارم برم بشینم پیششون ... فردا امتحان زبان دارم ولی هیچی نخوندم حالم بهم میخوره از این حالم و حسم... :( آخه چرا باید اینجوری باشه خدایا خودت کاری کن من برم مشهد تا...
-
۱۵
دوشنبه 29 تیر 1394 11:31
سلام دوباره...رفتم مدرسه از بس هوا گرم بود اصلا میمردم بهتر بود حالمم بیشتر خراب کرد:( با این وجود بازم یه چیزایش خوب بودا :/ معلم دینی عوض شده معلم علوم زبان انگلیسی معلم فارسی و خیلی تغییرات دیگه که وقتی مهر بریم مدرسه یه تنوع حسابی میشه واسمون:) ثبت نام کردم فقط عکس ندادم :/ هرچی گشتم نبود خب:/ وای یه چیز جالب...
-
۱۴
دوشنبه 29 تیر 1394 08:48
سلامی به گرمی افتاب ...خوبید ...امیدوارم حال همتون خوش باشه ولی خداروشکر من این دو روز بعد عید خیلی بی حوصله شدم....نمیدونم چرا ولی هنوز حال هوای ماه رمضون توی؛بدنمه:( ...راستی روز عید مجبور شدم با دختر عموم حرف بزنم البته اولش حرف نزدم خودش امد بزنتم مجبورم کرد حرف بزنم آخه بخدا کار اونم نبود ولی در عوضش جواب سلام...
-
۱۳
شنبه 27 تیر 1394 04:26
سلام دوستان عیدتون مبارک ایشاالله به حق این ماه رمضونی که تموم شد سال دیگه همتون زنده باشید و این روزا رو تجربه کنید دوباره ...روزای من خوب پیش میره ،خدایا شکرت ...دیشب زن داداش گفت دختر عموت زنگ زده من از دلت دربیارم بابت اون چیزا منم گفتم ف همچیو سیر تا پیاز به ع گفته اون چیزای که حتی؛منو تو جرٲت گفتنشم نداریم ...به...
-
۱۲
پنجشنبه 25 تیر 1394 07:17
سلام دوستان گلم...مرسی از دعای همتون و همدردیاتون... دیروزو امروز همش با عزیز دلم داداشم درددل کردمو حرف دلمو زدم بعدشم کلی باهم حرفیدیم رفتیم پارک و خرید کردیم برا مامانی وای خدا ممنونم از این لطف بزرگی که درحق من کردی واقعا این معجزه اس اولش کلی دعوا و گریه بود ولی بعدش دیدم حالا وقتشه دل من از گذشته خالی شه بهش...
-
۱۱
چهارشنبه 24 تیر 1394 04:46
سلام مجدد به دوستان گلم....خواستم بگم من اگه تا یه هفته شایدم دو روز برنگشتم دیگه برنمیگردم منو حلال کنید چون ممکنه تبلتمو بشکنن یاهم خودمو بکوشن خدا بخیر بگذرونه ...التماس دعا زهرا و دوستای دیگه و یه دوست به خصوص که خودش این وبو واسم ساخت شاید بعضیاتون از کامنتا بفهمید کیه ولی واقعا اخر شرافتمندیه خدا واسه خانواده اش...
-
۱۰
سهشنبه 23 تیر 1394 22:42
سلام دوستان عزیز ممنونم از اون نظرای خوبتون...راستی مشکلم با بلاگ اسکای حل شد همچی بلا میاد واسم دیگه متونم شکلک بذارم وای خدا شکرت امده بالا ولی نمیشه گذاشت :(توروحشون اصلا بیخیال شکلک امروزمو بگم امروز خیلی ترس داشتم برم سر کلاس همش میترسیدم دلشوره داشتم خلاصه رفتم بچه ها پرسیدن کجابودی چن روز کلا از کلاس فراری...
-
۹
سهشنبه 23 تیر 1394 03:33
سلام خوبید همگی... خدایا کلی دلم گرفته نمیدونم چرا ولی دلم میخواد برم یه جای اروم با یه هم جنس خودم درددل کنم دلم ابجی م رو میخواد اونم خیلی دیگه نمیدونم، با چه زبونی درددل کنم دیگه حرفام گفتنی نیست نمیدونم چرا ولی دلم میخواد مدرسه ها زودی شروع بشه خسته شدم از بیکاری از اینترنت گشتن خسته ام بخدا :( خدایا خودت بهم یه...
-
۸
دوشنبه 22 تیر 1394 18:28
سلام ...دوساعته بیدارم حسش نیست بلند شم :/ راستی من بلاگ اسکای شکلک نمیاره :( اینم از شانس منه وا :(اگه کسی بلده راهنمایی کنه ممنون میشم :) فعلا امروز قراره برم یه خرید مفصل کنم :/ مثلا :) یه جفت کفش واسه عید :/ و یه لباس خوش رنگ تو خونه ای :/ و اما مامان رو راضی کنیم یه چیز واسم عیدی بگیره :/ عید عیده حتما که نباید...
-
۷
دوشنبه 22 تیر 1394 06:28
سلام من ه ن و ز بیدارم یعنی خوابم نمیبره امروز اروم تر از دیروزم خدایا شکرت اگه کارم راه بیوفته و دستمم پر باشه قول میدم یه صدقه خوب بدم ولی خدا خودت کمکم کن /: مرسی خدای مهربونی ها :) خدا جوووووونممممم دوستتت دارم توی قلب منییییی
-
۶
دوشنبه 22 تیر 1394 01:42
Slm دارم بوی خوش سیب رو میبینم ... بقول داداشم هر فیلمی رو باید هزاربار دید :/ منم هی فیلمای تکراری ببینم ...خلاصه بعدشم میخوام رمان بخونم:/ یه امشب، مسجد نرفتم دارم دیونه میشم یجوری شدم :( وای توی فیلمه دختره نمازشو ترک کرده ! :( من از ادمای بی نماز خیلی بدم میاد یه حس بد نسبت بهشون دارم آخه چرا نباید نماز بخونن چرا...
-
۵
یکشنبه 21 تیر 1394 22:13
سلام....بهتر شدم وقتی افطار کردم داداش الان داشت با بابا و مامان تصویری میحرفیدن احوال همه رو پرسید الا من اخه خدا خیلی بدن اینا من دیگه؛صاف میرم صاف میام تا ازم اتو نگیرن انگار ادم کوشتم :( درست زندگی همینه ولی آخه من چیکار کردم هیچ وقت به خوشی نمیرسم ... میخوام بزنم به سیم اخر دیگه تموم شد :/