فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...
فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...

۳۳

سلام به دوستان گل و گلاب:))

من دوباره باید بدون شکلک بنویسم رو اعصابه:(

و اینکه روزانه بنده...عصر ساعت۶زنگ زدم داداش ع و ازش پرسیدم رسیده یا نه :/

مکالمه ما:|

داداش:سلام ف

من:سلام ع

داداش:خوبی

من:مرسی تو خوبی

من :رسیدی ؟

داداش:اره یک ساعته الان دارم میرم شرکت.

من :کاری نداری ؟مواظب خودت باش

داداش:نه عزیزم  چشم تو هم مواظب خودت باش سلام مامانی هم برسون:)

من :چشم خدافس:/

داداش:خدافس:/

و اما بعدش قطع کردم و یه ساعتی آهنگ گوش دادم و رفتم تو خونه داداش واسه مامانم جارو اوردم و آماده شدم و در آخر رفتم خونه دوستم ی  و داداشش در باز کرد و گفت در رو هل بده منم هل دادم رفتم تو خاله پ گفت کجایی خیلی وقته طرفمون نمیای چرا؟؟ گفتم والا هوا گرمه حال و حوصله هم ندارم ...گفت اره والا ما امروز رفتیم خارج از شهر تا امدم خونه سردرد گرفتم ... ی خانم خواب بود تا صدای منو شنید امد باهم سلام کردیم و اماده شد گفت مامان من با ف میرم بیرون  گفت برو تو همین حین داداشش چنان با صندلی پلاستیکی برخورد کرد که با پا صندلی شکسته شد اصلا ما همه دهنمون وا موند که این چطوری زد شکوندش0-0البته ادم نیستا از همچی میره بالا اوایل من از دستش میترسیدم برم خونشون ولی یه مدته وقتی باباش چیزی واسش میگیره اول باید به من نشون بده ولی هنوزم یکم از کرم های قبلیشو داره یه وقتای ریزش میکنه والا:/بچه که نیست بلاست...خب بعدش رفتیم مغازه دوست زن داداشی دوتا سفید کننده گرفتم و بعدشم رفتیم گلزار شهدا و بعد راهی خونه شدیم وقت این رو نداشتم بریم کافی شاپ و خلاصه تو راه دوتا بطری اب معدنی و بستنی گرفتیم چوردیم:] و امدم خونه تو راه به ی گفتم که معلما عوض شدن و خیلیاشون رفتن خیلیاشون هستن ولی بهمون درس نمیدن و کلی ناراحت شد :| منم فقط میخندیدم  و ارزو میکردم معلم ریاضی هم عوض شه ولی متاسفانه هنوز همون کثافط همیشگی هست:\ ی میگفت هنوز تو وات باهاش حرف میزنم واقعا که واسه دوتاشون متاسفم حرفی با هیچ کدومشون ندارم  امروز روز آخری بود که با ی رفتم بیرون تا وقتی که بدونم باهاش در گفت و گو هست حرفی نمیگم بهش و باهاش فعلا کات میکنم تا اطلاع ثانوی من حرفای داداشم رو حالا به طور مستقیم درک میکنم  و میدونم چی میگفت و واسه چه میگفت واقعا درک میکنم ... دلم لاک خوشگلا میخواست ولی نشد بگیرم ...واسم دعا کنید...خدافس:|

+دوباره مثل پارسال دقیقا قبل از مشهدم معده دردم شروع شد حالا هم شروع شده:(

+آبجی م کجایی دیگه کامنت نمیذاری برام :-]

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد