-
منی در من به اسم تو !
شنبه 3 شهریور 1397 00:23
هرچقدر پرواز کنم باز یه جایی این بالهام خسته میشند ! از کسی که فقط 3 روزه قرصاشو میخوره چه انتظاریه ها که این سری اوکی بشه !! ولی من اوکی میشم اوکی تر از اوکی من فابریک تر از فابریک میشم مطمئنم چون خودم میخوام ... اون شرایطش بدتر از من بود خیلیییی خیلیییی بدتر از من شایدم بهتر از من ولی باید گفت فرقی نداریم باهم ببین...
-
صبح اولین روزشهریورتون بخیر !
پنجشنبه 1 شهریور 1397 06:10
وای صبح روز اولین روز شهریورتون توپ :)) وای چقدر این نماز اول وقت صبح به من چسبید از چسب دوقلو هم بیشتر چسبید ^_^ بعدشم برای اکسیژن بیشتر وجود دعای عهد خوندم :)) بعدش با یه انرژی توپ توپ امدم تو جام خوابیدم و اهنگ پلی کردم و بازدیدای فلانی و دوستان رو چک کردم و دیدم بهههه ببین دختر چه کردی دیشب زودتر از همه خواب بودی...
-
تولد داداش!
چهارشنبه 31 مرداد 1397 12:55
امروز تولدشه روز تولد مهندسمون فرزند ارشد خانواده و مصادف شد با عید قربان :)))) تولدش مبارک ^_^ جواب ازمایش رو گرفتم و کاملا من در خونم مشکلات زیادی دیده شده که باید حواسم بیشتر به خودم باشه !! من از الان برای کنکور 98 مسمم هستم اولین حرکت عالیمم زدم !! انشاالله بهش نشون میدم که من میتونم خیلی کارها رو انجام بدم واقعا...
-
در حال زندگی کن
دوشنبه 29 مرداد 1397 13:22
هرچیزی اندک اندک ... من نمیدونم چرا رکود پیدا میکنم چرا و چرا !!! دوست دارم اونجور که خودم باشم و هر دو طرف از هم راضی باشیم هم خودم هم اونی که تو من جونه و ریشه زده !! دیروز کم درس خوندم همش 1:15 ولی بهش حقیقت رو گفتم !! من هزینه کردم ولی دلم نمیخواد کسی زور و اجباری در کار باشه ! با هیچ کس رو دربایستی ندارم و نخواهم...
-
نفس بکش !
جمعه 26 مرداد 1397 22:21
بعضی وقتا باید نفس کشید نه از روی اجبار از روی ارامش از روی دلخواه از روی خوشی از روی هرچی که دلخواهته !! فردا باید استارت بزنم یه استارت قوی تری یه استارت که نشه شکستش نشه توش حرکت بیجا زد ... من ادامه میدم کاریم ندارم اون چی میگه فقط برنامه ازش میگیرم ولی طبق گفته های خانم دکتر میرم جلو !! من میتونم...
-
(:
پنجشنبه 25 مرداد 1397 22:35
حالم خوبه ولیییی یه حس خیلییی بدی اذیتم میکنه ! سه شنبه با دکترم وقت دارم ... شنبه استرحتم تموم میشه و دیگه باید زودتر شروع کنم داره دیر میشه ^_^ یه عده از ادما حتی با حرفاشونم دلتو میزنند اذیتت میکنند میخوای خوب باشی ولی نمیذارند میخوای داد بزنی ولم کنید ولیییییی بازم خفه میشی !!! سکوت میکنم و به دخترانه هایم ادامه...
-
دیروز !!
چهارشنبه 24 مرداد 1397 11:57
دیروز روز پر از تنش و سختی باد و با تمام خستگیش آخرش ساعت دو شب خوابیدم و در عین ناباوری به اندازه دو روز تا 10:30 خوابیدم ((((: جواب ازمایش پنجشنبه میاد و من باید صبر کنم تا شنبه که خاله جان بره جواب رو بگیره :| دیروز تا 12 برابر توی مطب چشم پزشک بودم یعنی کلیییییی وقتم رفت پای همین چشم پزشک خداروشکر شماره چشمم همون...
-
من در تکاپوی خوب شدن برای هدف
سهشنبه 23 مرداد 1397 09:46
ازمایش انجام شد ... اون باجه ای که رفتم خانمه بهم گفت نیاز نبود ساعتت رو دربیاری گفتم اخه من بار اولمه لحن خیلیییییییی بلندی خندید و گفت وای خدای من چه چیزی نصیبمون شد اولین بار من خونت رو گرفتم ^_^ اون ذوق منم لبخند ملیح میزدم واسش :))))) الان چشم پزشکی ام که کارم انجام بشه و راهی بشم پیش اقای فلانی و باز دعوا :))))...
-
ازمایش !
سهشنبه 23 مرداد 1397 07:17
نشستم که برم ازمایش !! به گمانم اینجوری رفتنم فایده ندارد ... تا عصر با چه روحی اونجا بمونم من خب ...
-
پیشرفت من ^_^
سهشنبه 23 مرداد 1397 02:58
خانم دکتر پیشرفتم رو تبریک گفت ^_^ قشنگ گفت چی به فلانی بگم دهنشو سرویس کنم هی نگه درس نخوندی !!!! فردا دارم میرم برم دکتر و کارای انجام نشدمو انجام بدم :))) عصرم با فلانی جلسه مشاوره داریم خانم دکتر گفت بگو که من نیاز دارم خودمو پیدا کنم !!!! ولیییی حالا بازم به دعوامون ختم میشه جلسه ... خدا کند اتاق قبلی نباشیم باز...
-
چه لذتی داره !
دوشنبه 22 مرداد 1397 19:51
یه حسی خوبی هست که کنارش ادم دیونه میشه کم میاره خسته میشه انرژیش تموم میشه ولییییی بازم بلند میشه و ادامه میده این حس تا انگیزشو نداشته باشی تا خسته نشی ایجاد نمیشه باید خسته بشه کم بیاری تا ایجاد بشه اون موقع اس نشون میده داره غلبه میکنه به همه عامل های درونی و بیرونی !!! امروز رفتم باشگاه با تمام خستگیش فوق العاده...
-
من با تمام خستگیها خوبم
دوشنبه 22 مرداد 1397 12:09
امروز با تمام خستگیها ولی بازم از خستگیم لذت میبرم چون دارم اونی میشم که یه روز براش میکوشیدم و زحمت میکشیدم هرچند تنبلی در کارم هست البته این تنبلی من ریشه در کارهای عقب افتادم داره ... ولی بازم میکوشم که خوب باشم هرچند امروز درس نخوندم صبح ولی در عوض تمام کارهام رو انجام دادم و الان یکم راحت تره ذهنم و ارومی خودش رو...
-
حرکت میکنم پیش به سوی ...
یکشنبه 21 مرداد 1397 20:12
حرکت کردم طبق گفته های خانم دکتر نذاشتم جاذبه و افسردگی بندازتم پایین هرچند واکنش های بدی هم داشتم این بین ولی بهتر شدم هر بار با یکم غلبگی پاشدم و حرکت کردم ... اولین قدمم بکگراند گوشیم رو تغییر دادم و به خودم گفتم من میتونم ... از فردا میخوام برم باشگاه ... امروز یه پاکسازی درونی انجام دادم و قرار شد هر روز صبح قبل...
-
من ارومم
شنبه 20 مرداد 1397 23:50
سلام دوستای گلم ... امروز تا رفتم بالا داشت نفسم تند تند میزد به دخترکمون پیام دادم برا دل خواهریت امن یجیب بخون خواهری گفت چشم تو فقط اروم باش ..گفتم نیستم خب خب من دارم اب میشم اینجا ... رفتم تو اولش خانم دکتر رو که دیدم زبونم میگرفت حتی ولی بعدش گفتم دلم از ادما پره و دیگه نمیتونم ادامه بدم گفت دخترم تو از چهره ات...
-
دارم میرم که برم
شنبه 20 مرداد 1397 16:54
دقیقا 2:10 دقیقه دیگه من اونجام تا بهش بگم چه دردمه !!! ولیییی الان دقیقا نمیدونم باید از کجا شروع کنم و چی بگم بهش آخه دقیقا الان اون لحظه هایی هست که من حرف ندارم !! فوبیای دکتر گرفتم چیکار کنم حالا یکم خسته ام ... دوش بگیرم و یکم خودمو رو به راه کنم برای رفتن و گفتن حرفام حالا موندم چی بهش بگم من از چی بگم خب...
-
نوبت امروز من و تغییر ایا ؟
شنبه 20 مرداد 1397 12:02
فعلا نمینویسم درمورد ادامه این زندگی البته مینویسم ن الان شایدم تا فردا تمومش کردم نمیدونم ! الان از مطب دکتر زنگ زدند بهم منشی گفت عصر میای گفتم اره میام ! گفت سر ساعت کلینیک باش گفتم چشم یادم هست !!! میترسم حرف بزنم با خانم دکتر کاش یه جوری بشه که حرف بزنم ... کاش از دوشنبه اروم و با ذهنی اروم شروع کنم درس خوندن و...
-
سکوت و بغض !
چهارشنبه 17 مرداد 1397 02:44
نشسته بودم جلوش گفت چرا مامانت نیاوردی اخه کو شرایط سخت که تو ازش صحبت میکنی کو ؟؟ !! سکوت بود و یه بغض خفه کننده منتظر بودم بره تا گریه کنم و اشکامو پاک کنم رفت قهوه اش رو بیاره وقتی آمد تو این ثانیه های کم فقط گریه کردم!! در باز بود داداشش دید ولی به روی خودش نیاورد که دیده ... وقتی امد گفت منتظرم میشنوم بگو !! گفتم...
-
پاک شد
سهشنبه 16 مرداد 1397 12:38
دیگه خسته شدم از گریه خسته شدم از بس بغض کردم و خفه شدم باز نفس کشیدم میخوام بنویسم تا اروم شم تا فرار نکنم از خودم از واقعیتام تا نشه فکرای عجق وجق موقع درس خوندنم ... تمام واقعیت های زندگیم رو از بچگی تا الان مینویسم تا ن خودم یادم بره کیم و چیم نه بقیه یادشون بره ... هرکسی رسید و خوندشم ازاده هر حرفی بزنه هرکی ام...
-
سکوت و یکدنیا نگفتنی
سهشنبه 16 مرداد 1397 00:04
دلم گرفته میدونم رسم نیس بی موقعه برگشتن به خونه حتی خونه خودت ... ولی دلم گرفته از دنیا از خودم که شدم دروغ دروغ گریه گریه !! مینویسم گاهی ولی شاید کم چون واقعا بعضی وقتا دنبال یکی ام حرفامو گوش بده و همینجوری بگه عزیزم میفهممت حتی اگه نفهمه بگه فدای سرت حتی اگه بدترین کار دنیا رو کرده باشم کمکم کنه و بلندم کنه !!...
-
به امید دیدار ♥
چهارشنبه 3 مرداد 1397 11:44
شاید من برم شاید نرم ... توی حرفای دیروزش پر از توهین بود که تو خیلیییی اعمال کاری (دور میزنی ادم رو) یا اینکه حرف گوش نکنی و در اخر گفت از مدل کارت هم بدم میاد ... میدونم که حق با اونه چون من هنوز به یکجای رو راست و دقیق با خودم نرسیدم و این خودش کلی حس بد و بدتر رو به من اضافه میکنه انرژیم رو میگیره گاهی وقتا یه...
-
خدایا فرجی !!
چهارشنبه 3 مرداد 1397 10:17
خدایا من واقعا شرمسارم در برابر اون !! اون دیشب بخاطر عجله های من تصادف کرد و الان خودم ازش بیخبرم !! خدایا قلبم هربار بیشتر از بار قبلش میزنه !! خدایا خودت کمکی کن فرجی کن که بدونم حالش خوبه منم وضع روحیم از این اتفاق چندان خوش آیند نیست !!این از وضع زندگیم هیچ وقت پشت خستگیهام استراحت نبود یه اتفاق گنده میوفتاد...
-
گاهی موفقیت ها با رفتنها میسر میشه
یکشنبه 31 تیر 1397 09:36
سلام ... اون رفت سفر به خونه خدا همشون رفتن ولی من فقط توی اون جمع دنبال بابام میگشتم که بهش بگم قرار بود مامان منم بره ولی تو گفتی من تنها میشم حالا این رسمش نیست و مارو تنها گذاشتی !!! و تمام اون راه با گریه های من سر شد و بازم اشک دلتنگیییییی بود و درد .... میرم برای یه زمان کوتاهی شاید یسال شاید دوسال و شاید برای...
-
روزتون مبارک بالهای زمینی !
دوشنبه 25 تیر 1397 12:00
روزمون مبارک با یک روز تاخیر ! دیروز کارگاه اموزشی کنکور بود !! گفت هرکی تک رقمی شد 25میلیون هرکی دو رقمی20میلیون وهرکی پزشکی اورد نیمی از مخاجش رو متقبل میشند !!!حالا وعده های راستین باشه خوبه !^_^
-
قاف کوچک !
دوشنبه 25 تیر 1397 11:55
وقتی دیشب زنگ زده بود باهام حرف بزنه من گوشی رو برنداشتم بعد تر زنگش زدم البته قبلش پیام دادم: سلام ببخشید شما؟ دلم اروم نشد زنگ زدم پرسیدم ببخشید شما گفت خانم فلانی هستی گفتم بله بفرماید گفت من مستر قاف هستم وقتی داشت حرف میزد شارژ من رفت !!!خودش زنگم زد گفت من امروز میخوام ببینمت ولی برا من قابل تعجبه که تو 1:36به...
-
من میتونم برای خودم باشم
جمعه 22 تیر 1397 22:21
اونا فک میکنند من واقعا نمیتونم و اینو در من دیدند ولی من واقعا میتونم چون اینو در خودم دیدم !!! همه چیز ممکنه سخت باشه ممکنه دیر بشه ولی بازم به همت من بستگی داره من خلق شدم که ناممکن های پیشترفتی رو برا خودم ممکن کنم !!! میخوام تابستون رو که تموم میکنم ولی با یه لبخند ته لبم بگم وای چقد خسته ام ولی خستگی الانم...
-
یادی از قبل و...
پنجشنبه 21 تیر 1397 15:28
بی مهابا میرم سمت گذشته ها یه عده ادمی که فقط ادعاشون میشه ... من هرکسی که ارامشم رو بهم بزنه حتما یعنی بدون هیچ شکی خط میزنم از ریل زندگیم یاهم لهشون میکنم و میرم اونجایی که باید میبودم و نیستم اونجا دقیقا خونه ای برای منه برای توه برای یه عده ادم بی همه چیزه (شاید فک کنی فحشه ولی نیست) حالا باید رفت و رفت تا رسید به...
-
کادو من !
پنجشنبه 21 تیر 1397 15:09
تولد رفتم خوب بود! کادو اباژور گرفتم ... در کل کادو من خاص بود ... تولدشم مبارک ♡☆miss mahdiyeh☆♡
-
باید با تو بود و پادشاهی کرد♡
پنجشنبه 21 تیر 1397 15:05
با خدا باش و پادشاهی کن ... اره چون باهاش قهرم باهام لج کرده و زندگیم و ساعات و زمان و دقیقه همه رو دور تند میرن تا من نرسم بهش آره میدونم ، میدونم که دیگه کم محلی میکنه تا من برم سمتش و ازش معذرت خواهی کنم باش میام معذرت خواهی هم میکنم نه یک بار برای صدمین بار هزار بار عذرخواهی میکنم ازت ببخشم راه و مسیر رو نشونم بده...
-
تولد دوست جان !
سهشنبه 19 تیر 1397 20:07
امشب مهمان خونه دوست جان هستیم برای تولدش حس و حال رفتن تولد و اینجور خل و چل بازیارو دیگه ندارم معمولا وقتی میرم تولد کز میکنم یه جا و همینجور فکر میکنم فکر میکنم اصلا شادی در خودم نمیبینم ولی میخوام پای حرفم باشم وقتی امدند مراسم پدرم در امدن بهشون گفتم انشاالله توی شادیاتون جبران کنم و الان واقعا وقتشه که جبران کنم...
-
این حسای مزخرف !
سهشنبه 19 تیر 1397 20:00
چرا حس میکنم هیچی یادم نیس!! میدونم اینا تلقینه و مزخرفه من میخونم و ادامه میدم با عشق دوبرابرم ادامه میدم !! خیلیییییی مزخرفه ...