-
من به هدفم میرسم
دوشنبه 18 تیر 1397 03:00
سلام ... الان نزدیکه به 6 روز قشنگ یه تنبل تمام معنا شدم و درس نخوندم و این تنبلی من ریشه و نشعت از وقتی در زندگی من جریان پیدا کرد که خونمون رو دزد زد با اینکه خوابم میومد ولییی از ترس خوابم نمیبرد و اینجور شد که خواب یه عدد کنکوری بهم ریخت و هنوز نتونسته به فرماتیک اصلی خواب برسه !! دیروز پیش مشاور بودم بهم گفت از...
-
چالش Fat
جمعه 15 تیر 1397 18:31
و اما چالش Fat ... بدلیل چاقییییی و اضافه وزن های اضافی و خستگی های مداوم در هوای گرم تابستان خودم رو به این چالش دعوت کردم اگر کسی لازم دید خودش رو دعوت کنه ... رژیم از پیش تعیین شده دکترم رو دارم ... خدافظی به مدت 60 روز با : فست فود (یا حداقل درماه یک یا دو بار ) +شکر+شربت +بستنی + انواع غذاهای ناسالم و چرب + ... و...
-
:D
سهشنبه 12 تیر 1397 03:23
الان قشنگ مشخصه من یه کنکوری نامنظمم!! اصلانشم اینجور نیست^_^ حالا برم بخوابم !! چه نسیم خنکی خیر ببینه این ادیسون جان ! نبود تو گرمای جنوب ما مث خر جون میدادیم والا ^_^ اهوم بنظرتون با این وضع من زنده میمونم !! برم به خواب ابدی فعلا !
-
درد معده :<
جمعه 8 تیر 1397 11:22
واای خداا من از برنامه ام عقب افتادم لعنت به معده درد حالا مشاور فک میکنه من دارم دور میزنم بخدا داشتم خوب پیش میرفتم یهو ایست کردم ؛ ایستمم فقط و فقط بخاطر درد معده ای بود که ناگهانی آمد سراغم !! اینقدر که عذاب وجدان دارم الان نمیدونم چیکار کنم میخواستم شروع کنم ولییییی حالم اینجوری شد ... چرا یهو همچی قاطی میشه ها...
-
در نوسانات اخلاقی هستم !
پنجشنبه 7 تیر 1397 07:56
باید بگم خوب و ارومم و نسبت به ادمای اطراف یکم بیخیال شدم و تقلای نمیکنم که اونا بدونند پیش خودشون واسم مهم هستند ... من رفتم مشاور قشنگ شخصیت ام رو ریخت رو میز و دوتد لیوان داد دستم به کاغذی یه فلزی گفت میخوام از کاغذیه تبدیلت کنم به فلزی سفت و محکم ...دیگه خدا بخیر کنه خودتون بدونید میخواد چیکارم کنه !! بین حرفام...
-
با حال پروانه من چه کردی؟
دوشنبه 4 تیر 1397 03:15
همین قدر بغض دارم که اراده کنم اشکم امده دلم به شدت از اطرافیانم گرفته همیشه هرچی گفتند من فقط گفتم چشم و رفتم جلو !! اما امروز از اون روزهایست که دلم رضایت نمیده و همینجوری تو خودش میریزه نامردی پشت نامردی فکرشم نمیکردم یه روزی همه آدما بعد از پدرم قول های سرخرمنی بدهند و وقتی قلبشون تسکین دردشون شد بزنن زیرش !! تا...
-
کنکور جان هم نزدیک است !
سهشنبه 29 خرداد 1397 23:34
همیشه وقتی بچه بودم از کلمه کنکور خوشحال میشدم که حتی یه سری ی پیامی از من رفت برا معلمم و کلی توش چیزایی نوشته شد که یکی که دلش میخواد قبل از اینکه مراحل تحصیلی رو به مرور بره قبل از وقت معین تموم کنه و توی اون پیام گفته شد که دلم میخواد پزشک شم و تا پرفسورا ادامه بدم ...ولی انگار من بعد از اون پیام خیلییییییی سست...
-
سحر خیز ♡
یکشنبه 27 خرداد 1397 08:03
نون گرم نونوایی ی تخم مرغ داغ ، صبحونه ساعت 7:15 و دیدن کله سحری فیلم شهرزاد !!عجیب نیست برا منا!برا شمام نه ... وقتی بهش میگم قبولی کلی پیر و پیغمبر میارم سر زبون باز میگه ایشاالله قبولم کنن !! شما بودی چه واکنشی نشون میداد ؟ ^_^ اصلا مدیونید که فکر کنید من دیشب 4خوابیدم و 5بیدار شدم !! از گرسنگی و تشنگی به یخچال...
-
:)
یکشنبه 27 خرداد 1397 02:39
عید فطر مبارک!!برد ایرانم مبارک ... دیروز ادمای رنگارنگی رو دیدم عجیبم نبود اصلا ، حرفای رنگی زیاد شنیدم اینم اصلا عجیب نبود برام .. این روزای آخر ماه رمضون بدو بدو خیلییییی داشتم سختیاش ب کنار بی خوابی هاشم ب کنار ولیییی نمیدونم چرا حس شجاعت دارم من !! راستی اون روز رفتم فلانیان نبود پرسیدم گفتند رفته بیرون چیکارش...
-
یه دختر ورزشی با زغال لخته ذهنش♥
چهارشنبه 23 خرداد 1397 07:26
دست از کارای روزمره کشیده امدم بگم چیکار کردم و چها کردم ... خیلیییییی خسته ام و اینکه قرانم هنوز مونده بیشتر خسته ام میکنه میترسم شرمنده بابام بشم خدایا خودت کاری کن من شرمنده بابام نشم!!! دیروز یهویی تصمیم گرفتم ورزش کنم و طی ی تصمیم ناگهانی رفتم اماده شدم و رفتم سراغ یکی از وسایل ورزشی فروشیها ب اسم "توس...
-
خدایا مرسی
سهشنبه 22 خرداد 1397 06:50
وقتی پس از کلی نگرانی و اعصبانیت اونی که میدونه امتحانت رو چیکار کردی پیام میده "عزیزدلم قبول شدی نگران نباش" و تو همون طور که داری مواد کیکت رو اماده میکنی یه هورا و ی جیغ میکشی میگی خدایا شکرت ... رفتم درو باز کردم با تمام وجود صدا زدم "مامانییییی" گفت چته گفتم هیچییییی دخترت قبول شده باکلی لبخند...
-
حال خرابم دلی ای دل
دوشنبه 21 خرداد 1397 06:51
با اینکه شدت خمیازه هام دهنم رو ب طرز عجیبی باز کرده ولییی یه چیزایی منو به خواب دعوت نمیکنه اینکه قرآنم عقبم اینکه امروز نتیجه ها میاد... آخه جای من بودید خوابت میبرد :/ نمیبرد اصلانشم نگو که میبرد که میدونم نمیبرد ^_^ وای خدا جانم یاری ام کن تا در اسلام راستین هدایت شم،الهییی آمین ...بی ربط نبوداااا :| خدایا خسته ام...
-
خالی کردن ذهن !!
شنبه 19 خرداد 1397 21:58
سالاد ماکارونی درس کردم تا اوشون بیان و بخورند !!!ولی دریغ از خبری :/ دلم میخواد ی مسافت طولانی بدوم فقط همینجور بی وقفه بدون حتی فکر کردن ب چیزی یا کسی از بس پرم و پوچ ... دلم میخواد خونمون رو پر از گل کنم ولییییی اب و هوامون فقط ب عشق منه میسازه اقای کاکتوس (: تو جانی و جهانییی !!!راسته یا دروغه ...
-
انیس من لا انیس له
جمعه 18 خرداد 1397 14:32
دیشب شب پر فضیلتی بود خیلییییییی ... شب 21 وقتی داشتم به اوج گریه کردن میرسیدم دختر خاله مامانم جلوم نشسته بود ، دست کرد دور گردنم و گفت دخترم قشنگم گوش کن گریه نکن گریه هات سوز دارند اینقدر پشت این گریه رفته بودم که حتی نمیتونستم بگم پارسال بابای من توی این مراسم بود ولی امسال دیگه لطفش کم شده ... نمیدونم تویی که این...
-
خدایا تقدیرم را زیبا بنویس
پنجشنبه 17 خرداد 1397 21:47
امشبم طبق پارسال که چنین وقت ماه سال خدا اسم بنده هاشو که دیگه ماموریتون تموم میشد خط میزد ... درگمانم نمیدانم ... شاید منم یکی از اون ادما باشم ... من نمیدونم بقیه چجور تصورم کردند ، ولی من همیشه دل ادمای مجازی ام شکوندم واقعی ام شکوندم بیشتر حرف حق میزدم البته گاهی ام اشتباهی ... اونایی که دلشون شکست تاوان پس دادم...
-
الهی العفو واسه پر گناهان !!
سهشنبه 15 خرداد 1397 03:17
یعنی منم مثل درختی که اون حرفش رو میزد سبز میشم آخه گمون نمیکنم !! من به حق این شبا به حضرت علی سپاردمش اگه واقعا حضرت علی پدر ما یتیماست حق من باید گرفته بشه ... اعصبانیییییییی ام ادامه میدم کتاب خوندنم رو تا شاید اروم شم شاید کلارک یاهم ویل!!
-
مقایسه بیجا
دوشنبه 14 خرداد 1397 19:34
عاشق شغلش بود !!! توهم عاشق شغلت باش ... بدم امد ازش در جواب به من یعنی تو بی عرضه ای ، ولیییییی اشکالی نداره ... من ب این ایمان ندارم بشینی مثل (جاهای خالی پر کنید به دلخواه) سه سال بخونی و از اونطرف وقتی بری تو خیابون حتی غیر از خودت هیچکی رو نبینی !!! اصلا قبول ندارم چنین چیزی رو ادم کنار درس خوندن باید زندگی ام...
-
من پیش از تو
دوشنبه 14 خرداد 1397 17:16
اینکه کلارک بخاطر ویل برگشت یعنی پشت این قصه نهفته جریان هاست ... قران خیلی عقبم ولی در تلاشم که تا قبل از شبای قدر یکی از ختم هام رو ب پایان برسونم !! از الان فکر بعد از ماه رمضون کارای فشرده ام هستم خدایا خودت کمکم کن ... ^_^ امروز صبح متوجه شدم چندتا خواننده خاموش دارم من (ایکون علامت سوال ) . حتی فهمیدم روشنام...
-
این شبا را بی تو سر کردن :'(
دوشنبه 14 خرداد 1397 04:28
امشب با گفتن یتیمای علی بی وقفه اشکام میومد و هق هق داشت شدت میگرفت دست خودم نبود ...چون منم یتیم علی بودم منم پدرم علی بود هیچ وقت به وجه مشترکم با بچه های علی فکر نکرده بودم اینکه هردو یتیمیم و هردو پدری ب اسم علی داریم ... هرلحظه که داشت میگذشت دلم میخواست مراسم طولانی تر بشه که بتونم تمام دلتنگیمو توی گریه هام...
-
به وقت دلتنگیی
یکشنبه 13 خرداد 1397 13:52
وقتی دلم براش تنگ میشه همجا واسم حس خفگی داره ...رسمش همینه ولیییییی بعضی وقتا کلی دلیل میچینم که اخرشم میگم دروغه این نیست ... شاید وضع الانم خیلی بهتر از یسال پیش باشه ولی چه فایده دیگه دنیا برام ارزش نداره دیگه هیچ چیزی اونجوری نیست که میخوام اون سگدو هایی که میزدم واسه زندگیم خیلی بهتر از اماده خوری های الان بود...
-
و آزادی از آن من است !!
شنبه 12 خرداد 1397 18:26
و آزادی از آن من است !!فینیش مای فاینال اگزم !! هیچ وقت تاریخ توی کتم نرفت الا 22بهمن بلا استثنا بود :/ و ب این نتیجه رسیدم که امتحانش رو خوب ندادم ولی بازم شکر ^_^ ب وقت آزادی ولییییییی کلی کار انجام نداده و عقب افتاده کوچولو موچولو !!! رفتن ب خیاطی .کارای عقب افتاده خونه و خوندن کلی کتاب خاک خورده و اما خوندن قرانم...
-
چرا یکی شدن ؟!
جمعه 11 خرداد 1397 04:36
چرا اینقدر از یکی شدن دونفر واهمه و ترس دارم من !!انگار ی چیز عجیبی خفه ات کنه ها اونجورم !چرا باید اسلام من مذهب من این چیزا رو تایید کنه اخه ، سردرگمم برم نرم بمونم ...وقتی بجایی یکی چند نفرمیشه انتخاب سخت تر میشه !!!کاش میتونستم تو دل همه رو بخونم ://
-
قصه بی پایان
جمعه 11 خرداد 1397 02:04
یعنی اینقدر بدم میاد ادما قیافه حق ب جانب میگیرند و میگند : شما فلان روز فلان وقت فلان اتفاق کجا بودی !! آخه یکی نیس بهش بگه تو اون روز فلان وقت فلان اتفاق تنها کسی که پیشت بود من بودما ... نمردیمو همه مدلی رو دیدیم !! مطمئنم از این مدل ادما تو فک و فامیل شمام هست :/ خدایا ممنونم که من اینقدر منگولی ام ^_^ +دلم میخواد...
-
استراتوژیکی
چهارشنبه 9 خرداد 1397 12:49
سلام نماز و روزه هاتون قبول دوستان :) امتحانات منم در اوج اتمام است !!! ... تا حالا شده از کتابی بدت بیاد ولی دبیرش رو به طور عجیبی عاشقش باشی ^÷^ بطور عجیبی امروز با جواب سوال دادنم خنده رو جریان دادم !! گاندو جان تو را از بر شدم چون تو را با ی چیز دیگه اشتباه گرفتم !!تو همون تمساح لعنتی هستی که من اسمتو خراب نوشتم و...
-
# پــرستشانــه بود
دوشنبه 20 فروردین 1397 03:07
مــن بیدارم !! آره بیدارم یعنـــی خواب ندارم... دارم ب ارزوهام ب کارهام توی سال جدید فـک میکنم کارهایی که قطعا مــوفق میشم درش !! گاهـی زمین خوردم ولی بلنـــد شدم و از نو شروع کـردم گاهــی خورد شدم گاهــی حرمتم شکست گاهـــی باخــتم و اما در جواب همـــه ی اینهــا گاهی ساختم و چیزی شـــدم که میخـــواستم "یــک فرد...
-
امــدم ولــی او رفت !!
جمعه 17 فروردین 1397 05:49
قــبل اذان میای ک سری ب وبلاگت بزنــی میبینی یکی از نویسنــــده های بلاگستون داره ساکش رو میبنده که بره و تو تـــو خیالت دنبالش میدوی ک نگهش داری !!!ولــــی قبل از اینکه تــو برسی سوار قطار خاطره ها شـــد و رفـــت !! نـــــــــــرو ولــی ب گمانــم رفت !! +الان باید بگم بیست ساعت تمـــام نخوابیده ام !! +از شنبـــه...
-
مـــن در فکر رفتن به آمستـــردام !!
پنجشنبه 16 فروردین 1397 03:26
مـــن یک روز ب مارکن و آمستـــردام میرم یعنی باید برم (: شاید مسخره کنی اشکال نداره ولی من حتمــــا میرم !!! امشب بهترین شب مـــن بود!!! #خـــواهری _پاطمـــــه _جانم _تولدت مبارک♥ من ب خواسته هام میرسم شاید دیـــــر ولی میرسم !!
-
اهــداف دست نیافتنـــی !!
سهشنبه 14 فروردین 1397 01:51
انگــــار دارم ب بعضی اهداف کوچــک و بزرگم میرسم من !!با کمک خــودم عملی میشند و حمایت عــزیزان ... وقــتی بصورت عملی در دستانم صفت گرفتمشان میام ب حضور سبزتــان اعلام میکنم !! میگــــما اصلا در خانه من کسی هست یا ن؟؟ اگه نمیخونیدم بگید من راحتتر حرف بزنم بگم چمـــه :دی مثلا بگم کـــه دلم برا کیا تنگ شده برا کیا لک...
-
روزه ام...
شنبه 11 فروردین 1397 06:58
شــده بود کـه ماه رمضون رو حـس کنید یا بفهمیدش!! همش حس میکنم الان مـاه رمضونه نمیدونم چــرا چون روزه ام شایــد.. بیزارم از تقویــــمی ک رو پدر دارد انگار ک حواسش نیست ک شایـــد کسی پدر نداشته باشد!! بابام جونـــم بهترین بابای دنیا روزت مبارک!! برات گل گرفته بودم ولی خـونه نبودی ک بهت بــدم ❤ تصمیم گرفتم برات هدیه ای...
-
سال ۹۷ با اندکــــی تغییر!
سهشنبه 7 فروردین 1397 17:30
ســلام سال نو تون مبارک !! انشاالله همگـــی به اهدافمـــون برسیم... توی۹۶ خیلــــی اتفاقا افتاد ک اولش خوب و اخرش بــــد بود ولی گذشت ب همــــین راحتی چشم ب هم زدن امیدوارم سال ۹۷منو ب اهدافـــم برسونه ... اهدافم رو مینویسم و اسفند ۹۷ تیکشـــون میزنم !! بـــــدم من ولی ب خودم قول میدم سال ۹۷ خوب بــاشم اینو قول میدم!!