فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...
فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...

من در تکاپوی خوب شدن برای هدف

ازمایش انجام شد ...

اون باجه ای که رفتم خانمه بهم گفت نیاز نبود ساعتت رو دربیاری گفتم اخه من بار اولمه لحن خیلیییییییی بلندی خندید و گفت وای خدای من چه چیزی نصیبمون شد اولین بار من خونت رو گرفتم ^_^ اون ذوق منم لبخند ملیح میزدم واسش :)))))

الان چشم پزشکی ام که کارم انجام بشه و راهی بشم پیش اقای فلانی و باز دعوا :))))

میخوام پیام خانم دکتر رو براش بفرستم ...

نظرات 1 + ارسال نظر
بهامین سه‌شنبه 23 مرداد 1397 ساعت 10:07

ای جان

ملسییی خاله جان :))))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد