فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...
فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...

نوبت امروز من و تغییر ایا ؟

فعلا نمینویسم درمورد ادامه این زندگی  البته مینویسم ن الان شایدم تا فردا تمومش کردم نمیدونم !

الان از مطب دکتر زنگ زدند بهم منشی گفت عصر میای گفتم اره میام ! گفت سر ساعت کلینیک باش گفتم چشم یادم هست !!! 

میترسم حرف بزنم با خانم دکتر کاش یه جوری بشه که حرف بزنم ...

کاش از دوشنبه اروم و با ذهنی اروم شروع کنم درس خوندن و ادامه دادن به دور از فکرای مشغول و پر ازدغدغه ...

خدایا خودت کمکم کن برا امروز !!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد