درباره من
گـاهی مینوسم فقط برای خــودم !!
دختــری از تبار آفتاب ،دریا و ساحل ...
دختـــری که سـرود خودساختـگی رو سر میدهـد!!
ادامه...
پیوندها
دستهها
جدیدترین یادداشتها
همه- [ بدون عنوان ]
- آدرس کانال و وبلاگ جدید❤️
- [ بدون عنوان ]
- [ بدون عنوان ]
- خـودم شروع میکنم
- تغییرات آنی
- اشکار شدن
- کم کم آمــاده میشم
- استــــارت
- آیا قرار برم من ؟
- بــرادر کلمه خیلی خنده داریه!
- اهمال کاری رو کنار بزنید
- تلاش های بی دریغ ...
- کنکـــور پایان داد به زندگی اشتباه
- این نیز بگذرد...
- امشب قراره باهاش حرف بزنم
- شکـرت خدایا
- اندر احوال حالم حال حاضر
- رفتنــــی باز موقت...
- پیشرفت
- [ بدون عنوان ]
- حرفایی که ناخواسته از دهنم بیرون آمد
- !!!!
- نـاراحت نیستم
- تا بشـود کرد کاری
- روزای پایانی
- [ بدون عنوان ]
- کارتـش مسدود شد
- اتفاقات ناگهـانی
- روزه دار بس حال خراب
بایگانی
- مرداد 1400 3
- مرداد 1398 4
- تیر 1398 11
- اردیبهشت 1398 34
- فروردین 1398 3
- اسفند 1397 2
- بهمن 1397 3
- دی 1397 6
- آذر 1397 2
- مهر 1397 1
- شهریور 1397 23
- مرداد 1397 19
- تیر 1397 15
- خرداد 1397 18
- فروردین 1397 6
- اسفند 1396 4
- بهمن 1396 9
- دی 1396 9
- خرداد 1396 1
- اسفند 1395 3
- بهمن 1395 6
- دی 1395 16
- آذر 1395 8
- آبان 1395 10
- مهر 1395 5
- شهریور 1395 23
- مرداد 1395 12
- تیر 1395 15
- خرداد 1395 7
- اردیبهشت 1395 9
- فروردین 1395 22
- اسفند 1394 25
- بهمن 1394 4
- دی 1394 3
- آذر 1394 2
- آبان 1394 5
- مهر 1394 3
- شهریور 1394 16
- مرداد 1394 35
- تیر 1394 22
تقویم
مرداد 1400| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | ||||||
| 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
| 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
| 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
| 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
| 30 | 31 |
جستجو
Marg man کی فرا میرسد...
سلام دوستان ...خوبید ...
من داغونم بقدری داغونم که خودمم موندم چه بهانه ای واسه این حال داغونم بیارم ...امتحاناتمو گند میزنم ...درس میخونم وسط درس خوندن فکرم میره پیش کس دیگه ای ...چند روزی شبا که میخوابم سرمو زیر پتو میکنم مدام گریه میکنم ...من چرا اینجوری شدم ... خدا به دادم برس خب ...راستی من دوباره به سوی خدام برگشتم ولی حالم انگار بدتر شده ...زودی عصبی میشم از کوره در میرم بغض خفه ام میکنه...
هفته پیش با مامان دعوام شد رفتم کبریت بردارم خودمو اتیش بزنم مامانم به هزارتا التماس ازم کبریته رو گرفت ...خدایا چرا من اینجوری شدم حالم پر از دپرسی و استرسه ...همش دلم میخواد یا خودمو یا اون کسیو که ازش متنفرم بکوشم ...وای دلم خودکشی میخواد ... الان دارم گریه میکنم ...خدایا دارم زجر میکشم دارم از عذاب وجدان میمیرم ...سر از تا پام داغ داغه ...خدایا من تا کی میخوام اینجوری زندگی کنم ها ...اصلا اینجوری تا کی دوام میارم ها ...امروز فردا پس فردا کی ...پس کی میمیرم ...توی برزخ خیلی بهتر از دنیای پر از استرس و دپرسیه...خدایا من چم شده ...چرا تو وجودم پر از ترسه ولی بازم اشتباه زیاد دارم ...دیگه کلاس نمیرم دیگه باهاشون دهن به دهن نمیشم دیگه خسته شدم ازشون ...
کاش میمردم کاش ...کاش ...
سلام...منم دلم مرگ میخواد.... خیلی خستم...نمیدونم چرا خدا صدامو نمیشنوه....کاش ی جایی میداشتمو تنها میرفتمو هیچ کس نمیتونست پیدام کنه...خدااااااااااا
احساس میکنم بعضی ادما ب دنیا اومدن فقط سختی بکشن... مث من
مهسا پس کو ادرست عزیزم ...
چی بگم والا که دردی دوا نیست
فراموش نکنید
زندگی پوشیدن مکرر یک لباس نیست!
آیا فکر می کنید به معنای واقعی زندگی می کنید؟
آیا از هر لحظه عمرتان لذت میبرید؟
آیا از فرصت هایی که پیش می آید استفاده میکنید؟
باید بدانیم که توانایی ما همیشه کامل نیست !
گاهی ترس و تردید راهمان را سد میکند
و افکار مایوسانه و عادات بد را در ما ایجاد می کند !!
فکر کنید سه ، چهار هفته دیگر بیشتر زنده نیستید ؛
آن وقت چه کار می کنید؟
حرفی برای گفتن دارید؟
دلتان برای کسی یا چیزی تنگ می شود؟
حالا قدر همه ی آنها را بدانید …...
مرسی
زنـــدگی می کنم بــرای رویاهایی که منــتظر به عینیت رسیدن به دست من هستند!
من فــــرصتی برای بودن دارم!
من با تمــام توانایی ها و کاستی ها شاهـــکار زندگی خودم هستم!
کافـــی است لحظات گذشته را رهـــا کنم و بــــرای امروز و ثانیه های آینده زندگـــی کنم!
من فقــط یک بار فــرصت زندگی کردن دارم…..
ممنونم از کامنت زیباتون
وقتی باد نمی وزد، آدم ها دو دسته می شوند:
آنهایی که بادبادکشان را جمع می کنند
و آنهایی که می دوند تا بادبادکشان بالا بماند…
آره همینجوره
خوشحالم بهترید پرستش خانم
مرسی اقا مجتبی
اینم از دعای خیر شماست
خوشبختی لذتِ مشترکی است، که حاصل یاری بی‌چشمداشت به دیگران است.
"هلن کلر"
نمیدونم والا :|
مطالعات علمی نشان می دهد که بسیار اوقات مسائل و مشکلاتی که در زندگی پدید می آید بخاطر وجود قواعد بدی است که خودمان گذاشته ایم.
قوانینی که مثلاً بچه ها باید این موقع بخوابند یا بیدار شوند یا بچه ها در اتاق پدر و مادر می توانند بخوابند یا نه یا خیلی قواعد دیگر…
بیاید همه قواعد و قوانین موجود را چک کنید و اگر قانون بد یا بیخودی وجود دارد تغییرش دهید و یا اگه نیازی نیست حذف کنید...
حرف خوبیه :))
^...^
ساده ترین راه برای شاد بودن،
دست کشیدن از گلایه است.
تشویق یک آموزگار خوب،
می تواند زندگی شاگردانش را دگرگون کند.
بدن برای شفا دادن خود توانایی عجیبی دارد،
فقط باید با کلمات مثبت با آن صحبت کرد.
اگر می خواهی خوشحال باشی
باید سعی کنی دل دیگران را شاد کنی.
اگر دو جمله ی «خسته ام» و «احساس خوبی ندارم» را از زندگی حذف کنی ، بسیاری از بیماری ها و خستگی ها برطرف می شوند.
وقتی مثبت فکر می کنی ،
شادتر هستی و افکار مهرورزانه در سر می پرورانی.
وایمان داشته باش
«با خدا همه چیز ممکن است»
ممنونم...
سلاااام.
بفرستیم فاتحه رو؟؟؟
بهتر شدی ؟؟؟یا رفتی افق؟؟؟
دوساعت برو تو این هوای پاییزی قدم بزن ببین چه معجزه ای میکنه
البته الان نه هاااااا این موقع شب.
سلام خاتونی جوووون :|
بفرستیمم بد نیست
بهتر که یکم روحیه ام خب شده ...افق رفتم برگشتم
اره دیروز رفتم حالم یکم جا آمد:))
من عصرش رفته بودم خاتونی جان
قبلاً تو وبلاگم گفتم
الان هم بهت میگم
نه زندگی اونقدر شیرینه که مرگ اونقدر تلخ که ادم بخواد شرافتش رو بفروشه.
شاید بگی بی ربطه. اما من میگم نه. شما اون تیکه اخر جمله رو نگاه نکن. اول جمله رو ببین.
اخه بکشی که چی؟ خب فکر کن کشتی بعدش چی؟ چه فایده ایی داره؟
ببین بیخیال دنیا. از زندگی لذت ببر. وقتی نفس میکشی. وقتی وجودت پر از حس تنفر و حس عشق و علاقه هست. این یعنی زنده ای. گذشته ها گذشته حسرتشون به تو سودی نمیبخشه. از الان شروع کن به سمت جلو. به گذشته ها فقط به عنوان درس عبرت خودت نگاه کن همین.
گاهی یکم انرژی مثبت به خودت شارژت میکنه
به حرفاتون فکر میکنم :|√
سلام پرستش جان. خوبی؟
دوست گلم، مادرتو ناراحت می کنیا. کبریت برداشتم دیگه چیه. می دونی مادرت چقدر نگران شده و حرص خورده؟
مادر گوهر نایابیه. خدا مادرتو برات حفظ کنه.
سلام آبجی گیل ...خداروشکر ...
من از مادرم بقدری ناراحتم که حد نداره ...
انشاالله حفظ کنه ولی خب من بدون مادرم نمیتونم واقعا دوسش دارم ولی مامانم حرفی از یه کم روانشناسی نمیدونه:(
عاشق خدام چون تنها کسیه که بهم نمیگه بسه خسته شدم.
عاشق خدام چون تنها کسیه که مطمئنم منو بخاطر همینی که هستم میخواد.
عاشق خدام چون تنها کسیه که مطمئنم بهم هیچ وقت پشت نمیکنه.
عاشق خدام چون تنها کسیه که وقتی میگم تنهام سریع خودشو بهم میرسونه.
عاشق خدام چون تنها کسیه که همیشه بهم لبخند میزنه.
عاشق خدام چون تنها کسیه که همیشه برام وقت داره.
عاشق خدام چون تنها کسیه که بهم پناه میده.
عاشق خدام چون تنها کسیه که همیشه حواسش بهم بوده.
واقعا زیباست ممنونم
دعا می کنم هیچوقت بی صدا اشک نریزین …
دعا می کنم مبتلا به اون گریه هایی نشین که
گاهی سبب میشه بغض خفتون کنه
اما تو خودتون آروم بشکنینو دم نزنید …
دعا میکنم بالشتـتون هیچ وقت آغشته به نم اشک نشه
تا گرمای اشکتون جاری بشه رو گونه هاتون و سُر بخوره سمت گوشتون
زیاد پیش امده کار از دعا کردن گذشته
مسابقه مرحله پنجم شروع شد منتظر شرکتت هستم
حسش نیست خواهر من
چی بگم والا
هرجور راحتی پرستش خانم
هر چه دوست دارد دل تنگت بگو ...
من راحتیمو توی این میبینم که شما با عشقت خوب باشی
بلی من بودم...یادم رفته اسم بنویسم
فدا سرت گلم ...من لحن حرفای آدما رو میشناسم ولی چیزی که هست واسه شک نداشتن پرسیدم
سلام پرستش
این حرفا ناامیدی چیه
الهی سلامت باشی
دنیا خیلی قشنگی داره
خانم دکتر
سلام خاله جان
این حرفا واقعیت یه حال پر از اترس و نگرانی منه
ممنونم
نمیدونم به دکتر شدنمم شک دارم دیه:|
زندگی من واسم مثل یه رادیکال تو خالیه{√}
بدون زشتی زیبایی معنی نداره .... بدون نفهمی فرزانگی ارزش نداره......میبینی دنیا بهت نیاز داره...
دنیا به یه ادمای صبوری مثل شما که شریفید نیاز داره نه من که همین اولش کم اوردم و دارم جا میزنم ...
پرستش نازنین
میخواهم بدانی
آدمهای زیبا و دوست داشتنی ، به صورت تصادفی به وجود نمی آیند
زیباترین و دوست داشتنی ترین انسانهایی که می شناسم
آنهایی هستند که با شکست آشنا شده اند ؛
آنهایی که رنج را تجربه کرده اند ؛
آنهایی که پس از این رویدادهای دشوار
دوباره مسیر خود را به سمت زندگی پیدا کرده اند…
این افراد زندگی را به شکل متفاوتی می فهمند ؛
آن را به شکل متفاوتی تحسین می کنند ؛
و نیز به شکل متفاوتی حس می کنند …
به همین دلیل
آرامترند و دوست داشتن و مهربان بودن به دغدغه شان تبدیل می شود
واقعا ممنونتم
هنگامی که برای انسان ها آرزوی سعادت می کنی،
نیروی درونت به تمامی انسان های پاک طینت متصل می شود
و راهی می شوی برای عبور تمامی دعاهای خیری که از تمامی مردم فرستاده شده وآن گاه انرژی دعاها و برکت انسان های روی زمین، وارد زندگیت می شود!
برای هم دعای خیر کنیم..!
+
درخت باش به رغم تبرها
بهار شو و بخند..
Mer30 golam
نمیدونم چی بگم!!!
خدا بزرگه
خودمم توش موندم
خدا بزرگ بود هست خواهد بود
پرستش فکر میکنم باهام قهری...باور کن زیاد وقت نمیکنمو بیشتر حس میکنم مشغول درسی که بهت کم سر میزنم و کم حالتو میپرسم....بیا عزیزم بغل آجی....گریه کن آروم شو ببینم چته
نه بخدا من با کسی قهر نیستم...مشکلی نیست گلم ...قربونت اجی جونم ...
گریه کردم زیاد...
یه سوال دارم عآیآ ابجی همرازی؟؟
پرستش جان؟دخمل گلمممم؟چته خانومی انقدة ناراحتی؟
کی اذیتت کرده و بهمت ریخته؟؟؟
یه روز بیا وبم باهم حرف بزنیم
جانم؟جوونم؟نمیدونم خودمم
کسی اذیتم نکرده خودم خیلی زودرنج شدم و نمیتونم تحمل کنم ...
چشم ...البته مزاحمت نمیشم ابجی من مشکلم خودمم نمیدونم اینجوری وقت گرانبهای تو رو هم میگیرم ...
پرستش اون جمله رو برداشتم
بازم به وبلاگ فاطمه گلی سر بزن لطفا
من و فاطمم خوشحال میشیم
ببخشید
ببخشید که بنده چرندیاتمو گفتم ...شما میتونی بذاری من دیگه نمیام ...
سلام آبجی پرستش.
وای چت شده تو؟خودکشی چیه؟ باور کن اینا همه از شیطانه.تو که خودت این همه منو نصیحت میکنی میگی از عرفان عصبانی نشم که حالم خراب نشه بعد خودت چرا اینجوری هستی؟تو هم باید با سختیا کنار بیای دیگه.زندگی همینه دیگه.سخته.
منم الان دارم هی به حرفای بابام فک میکنم که با عرفان خوب بشم دوباره.آبجی تو هم فک کن ببین چی ناراحتت کرده بعد سعی کن پاکش کنی.
دیگم حرف مردن و خودکشیو نزنیا.خیلی بده.حرفشم بد و وحشتناکه.
سلام داداش امیر.
امیر داداش من اینروزا زیاد حالم صحیح نیست زیاد چرندیات میگم و همش دلم میخواد انجامش بدم...من که گفتم اگه باهاش کنار بیای میتونی تحمل کنی ولی اگه تحمل نکنی نمیتونی ...بعد حال و روزت میشه من :|
نمیدونم خودمم نمیدونم چمه ...نمیدونم شاید مردم تا دیگه حرفش نزنم...
این چه حرفیه دوست گلم؟اصلا میخوای من خواهرت بشم ؟
دیگه از این حرفا نزنی ها...
منم همین جوری بودم... درست میشه. نگران نباش. هر وقت خواستی عصبانی بشی یه لحظه صبر کن... برو با خدا حرف بزن خوب میشی. ببخشید زیاد حرف زدم
بابا اینا اولش میگینا بعدش بهم میگین برو گمشو تا باد بیاد
چشم ارباب...کاش درست شه ...نمیتونم فوری گریه میکنم ...نه بابا اختیار دارید ...
عزیزم همه این حالات رو تو این سن با شدت مختلف تجربه میکنن...
ب نظرم به یه روان پزشک مراجعه کن ، خیلی کمکت میکنه... گاهی این حالات نتیجه رژه رفتن هورمونهاس که با دارو برطرف میشه... حتما به پزشک مراجعه کن...
نمیدونم والا...
رفتم پیش مشاور مدرسمون ولی اونم بدبخت تو دپرسی من موند اخه من دلیل قانع کننده نداشتم...نمیدونم ...نیست خب تو شهر ...
سلام خدمتِ شما
اول از هر چیز :
(((رفع درد و اندوه
از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) روایت شده است که فرمودند: ذکر "لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم" گنجى از گنج‌هاى بهشت است و آن باعث شفا یافتن از نود و نه درد است که آسان‌ترین آنها اندوه است
مستدرک الوسایل ، ج 1، ص 395)))
اینم کلام خدا:
خداوند در قرآن کریم می فرماید :
«وَلاَ تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلَى الْتَّهْلُکَةِ؛»
[بقره/195]
یعنی :«خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید»
دیروز روز دانش آموز بود
یه دانش آموزِ 13 ساله،چن سال پیش به ذهنش رسید که خودش رو در راه خدا زیر تانک بندازه
حالا چی شده که یه دانش آموز تو همین سن(یکی دو سال بیشتر) باید به فکر استغفرلله استغفرلله خودکشی بیفته؟؟؟؟
چرا ارتباط رو با خدا خوب نکنیم که لذت زندگی رو بهمون بچشونه؟؟؟
چرا باید تو این سن کم کینه رو تو دل بکاریم؟؟
چرا باید تو این سن از کسی متنفر باشیم به جای اینکه الگو رو ائمه قرار بدیم و همه رو دوس داشته باشیم؟؟
چرا دعوا با مامان اینقد عادی شده؟؟
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) چند نمونه از گناهان را نام می برند که از کبیره ترین گناهان کبیره است. «شرک به خداوند»، «کشتن یک مؤمن» و «عاقّ والدین» از جمله ی آن گناهان است
بی احترامی به والدین، عمر را کوتاه، و روزی ـ مادّی و معنوی ـ را کم می کند. اگر کسی از روی خشم به والدین خود نگاه کند، خداوند او را از حوزه ی رحمت خود دور کرده و نمازش را نمی پذیرد.»
از سوی دیگر، کسی که حرمت «رَحِم» خود را نگاه دارد، و والدین خود را «محترم» بشمارد، در واقع به «رحمت» بیکران الهی وصل شده و بهره های مادّی و معنوی فراوانی هم در این راه خواهد برد
مرسی از این پیام قشنگت برادرگلم
میگن با هرکسی دوست بشی شکل وفرم اونو میگیری
فکرشوبکن اگه باخدا دوست بشی۰۰
چه زیبا شکل میگیری
واقعا ...کاش..
سلام
چه طوری؟؟
خوبی؟؟
هیچ کس به اندازه یمن که همسنتم تورو نمیفهمه
من پارسال به مرز خودکشی هم رسیدم
ولی خب نمیدونم چه طوری گذشت و تموم شد
منم تابستون امسال همش فکرم درگیر یه نفری بود ولی خداروشکر الان ازش متنفرم
به خدا پناه ببر...حل میشه عزیزم
من که مدارم درحال درس خوندنم بازم امتحانات رو گند زدم رفت
این بیلان اشکم درمیاد
سخته ولی میگذره
پرستش جانم قدر خودتو بدون بدججججوووور
چقدر روزای بدی یادم اومد...روزهایی که هرشب گریه میکردمو بالش خیس...چشم پف کرده...
کاهش وزن...هعی...والان همه تموم شدنو رفتن
امیدوارم حالت خوب بشه عزیزم
سلام گلم ...من هعی بعد نیستم ...تو خوبی؟
قبول دارم حرفت رو دوست گلم...من خیلی اشتیاق به مرگ دارم ولی چیزی که هست ..همین خنده های زورکی رو پا نگهم داشته ...من فکرم درگیر کس خواستی نیست ولی چیزی که هست هرآن یاد حرف بابام یا مامان یا بعضی اوقات یاد گذشته هام میکنم با افرادی که کلی اذیتم کردن همین داغونم میکنه ...به خدا پناه بردم ...
دیگه چیزی توی خودم نمیبینم که قدر خودمو بدونم که ...واقعا سخته...
انشاالله ...
سلام عزیزم خوبی اجی.....خیلی ناراحتم واست نمی دونم چیکار کنم کاری به جز دعا از بر نمیاد....ایشالا که بی بی رقیه کمکت می کن توکلت به خدا باشه عزیزم.
سلام عزیزم ...ممنونم که به فکرمی ...همینم خودش کلی حکمته گلم ...
مهدیه جون من یکم از همچی سیر شدم ...
بعضی حرفـــ ها هستند
قبل از زدن
باید خورد !
حرفـــ هایی که فقط باید در وجودِ خودت فریاد بزنی
و
در قلبت فرو بریزی
جایِ آن حرفـــ ها همانجاست . . .
در قلبت
نمیتونم واسم سخته بذارم توی قلبم بمونن خفه ام میکنن
خیلی ممنونم ازت..دستت درد نکنه..
پس من چی بگم................ی ثانیه خودت جای من بزار
وا ...
بخدا حال اینروزای من خیلی مزخرفه
عزیزمممممم.سلاااام.
تلبته خب پیش میاد اما تو بهش دامن نزن.سعی کن به چیزای خوب فکر کنی.این حالتم موقتیه.خوب میشی
تو که خیلی زوده با این چیزا فکر کنی.هنوز اول جوونیته
سلام عزیزم...نمیدونید چقدر این حالم داغونم کرده تو خونه همه ازم عاسین ...دلم گرفته خیلی مثل افسرده ها شدم