فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...
فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...

دَرس نَخوندَنای مَن:|

سلآم به دوستآی گُلم...

من هیچی درس نخوندم :+

تا ۱۲که داداش و بزی جونا و ...پذیرای این نبودن که من درس بخونم بعدشم که زن داداش گفت همراه ما بیآ بیرون ...که یکم نچ نچ کردم به ذور بردم ...خوش گذشت باهآشون:))

۲ امدم خونه پسرعمه گِرامی خونمون  بود منم دیدم زشته تا ۳نشستم :+

۳/۳۰ پاشدم رفتم لباسامو شستم و یکم درس خوندم...بعدشم مهمون آمد ...پذیرایی کردم نشد بخونم :|

بعدشم حموم کردم الانم که تازه از حموم امدم ...و قرار است اگر خدا بخواهد درس بخونم:+

که قرار از ۷بخونم تا ۱۱ البته اگه بشه...

خدایآ خودت کمکم کن من چم شده:*

خدایا به توکل نام عَظمت...

نظرات 3 + ارسال نظر
مائده جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 19:12 http://delneveshtee.blogfa.com

الان که بیشتر فک میکنم میبینم بوشهر هم هستش ها

شآید:))
حالا میآین ؟!

امیر جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 19:08

سلام.چه روز پر مشغله ای داشتی آبجی.ولی درساتو چهارشنبه بخونی راحتتره.دیگه پنجشنبه جمعه راحتی.
منم همین کارو میکنم.البته مجبورماااچون پنجشنبه جمعه عرفان نمیذارهولی تو هم همینکارو بکن.راحت تری.

سلاااام داداش:+
کاش خونده بودم حداقل الان زاحت بودم ...من هیچی نخوندم:|
تو عرفان بچه اس ولی داداشای من سن بابامو دارن هنوز جروبحثاشون مزاحم درس خوندن منه:|
اره باید همینجورش بکنم:|

هم راز جمعه 7 اسفند 1394 ساعت 18:55

سلام عزیزم...استرس نده به خودت...میرسی بخونی...موفق باشی

سلآم آجی جووونم خوبی:)
چشم ...انشاالله...مرسی همچنین:))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد