فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...
فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...

نیمه‍...تنهایی + ولاغیر:)

سلام:*)

بدون نوشتن خیلی چرت و پرت گوییهآ میرم سر اصل مطلب ، حس نوشتن نیست بدلیل سردرگمی ها و چون هیچ چیزی مشخص نیست اجازه نمیدم به خودم هر حرفی رو ثبت کنم +_+

نمیدونم بگم خوبم یا بدم ؟؟ شاید شما بهتر بدونید :)

گاهی یه مسافرم و اما گاهی یه خانه نشین چرت و پرت گووو:| اگر خدا بخواد قرار است اون چیزایی که گاهی توی رویا بهش فکر میکنم اتفاق بیوفته  یعنی خدا به دل منم نیم نگاهی انداخته‍....(: 

راستی نمیدونم پستای قبلی منو دیدین یا نه‍... من آرزوم بود تنها باشم در خونه‍...و به مشغولیاتم برسم و از اتاق فرمان خبر رسید برادر جان وسطی نامزد کرده‍...(بماند که کسی به من نگفت:/) و من الان تقریباً نیمه‍...تنهام :)) واین یکم باعث دلگرمی من میشه توی همه‍....ی لحاظها :) بماند که کوتاهی هم میشه‍...(: 

± امام رضا دست دخترک آرزو به دل را نمیگیری ؟؟ یادت نیست تو پارسال چقدر من ناله کردم چقدر زجه زدم که بیام پاپوست ها یادت نیست کلا ناامیدم کردی الانم وقت هست پست ناامیدم نکن:)) 

منتظر جوابتمممم اماممم رئوفمم:))

پ ن :راستی یادم رفت بگمممم من خواهر دار شدم اونم الگوی یه خانم کوچولو قدم نو رسیده‍....(: بچه خاله‍...جانم دختراست:)))

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد