فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...
فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...

من با تمام خستگیها خوبم

امروز با تمام خستگیها ولی بازم از خستگیم لذت میبرم چون دارم اونی میشم که یه روز براش میکوشیدم  و زحمت میکشیدم هرچند تنبلی در کارم هست البته این تنبلی من ریشه در کارهای عقب افتادم داره ...

ولی بازم میکوشم که خوب باشم هرچند امروز درس نخوندم صبح ولی در عوض تمام کارهام رو انجام دادم و الان یکم راحت تره ذهنم و ارومی خودش رو داره میخوام از بازه زمانی که دارم استفاده کنم حتی کم حتی خیلییی خیلییی کم الان بقول خانم دکتر دارم از اون چاهی که میخوام بیام بیرون دارم کم کم رهایی پیدا میکنم و ارومم اون ارومی که باید باشه نیستم ولی ارومم ^_^ 

دوس دارم حالم رو با خانم دکتر در جریان بذارم ولی یه چیزی به اسم کم روحی اذیتم میکنه اخه خودشم گفته حالتو بهم بگو و باهام در تماس باش !!!

سعی میکنم زنگ بزنم ...

امروز رفتم دنبال کارای ازمایشم و بهم گفتن اینجا این ازمایش انجام نمیشه !! اگه دکتر یکم زودتر آمده بود اونوقت من میتونستم برم مرکز واسه ازمایشم ولی متاسفانه من دکتر دیر امد و زمان زیادی گذشته بود و تا میرفتم یساعت تو راه بودم و وقت ازمایش 9/30 تموم بود !! قراره فردا برم البته اگه کسی همراهیم کنه !! خدا کند که همراهی بشم چون برای اولین بارمه !!! 

+ دست چپ های عزیز روزتون مبارک ♥


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد