فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...
فقط خدا

فقط خدا

خدایا به امید خودت نه بندگان بی خودت...

❤❤این جواب پست خاله بهامین❤❤

سلآم خاله بهامین:)

و امّا اینم جواب پست با ارزش و قیمتی شما:)

±خاله جون من حرفای شما رو واقعاً قبول دارم آدم باید جوری سفت و سخت به هدفش بچسبه که عملی شده نباشه‍... ولی عملیش کنیم:)

خاله جونم من از ۱۰سالگی که مفهوم کنکور و انتخاب رشته و زیرشاخه هارو درک کردم همیشه میگفتم تجربی و من میتونم و پزشکی میارم و هنوز هم همونه نظرم ولی من تنها چیزی که با نظر بقیه موافقم اینکه آدم باید بتونه یه چیزی رو بکشه تا بتونه انجامش بده‍... و من توی خودم سخت میدیدم ،و تا مدیر مدرسه معارف آمد فوری جا زدم ،هرچند بعضی از حرفای ایشون درست و حساب شده بود ولی آدم باید هدف خودش رو هیچ وقت زیر پا نذاره :) 

و از حرفآی شما بیشتر به هدفم فکر کردم :) 

خاله جان من ضعفم رو شناختم و توانایامم شناختم:)

من از پزشکی خیلی ترس دارم ولی توانایش رو توی خودم میبینم ،من میتونم :)

و جالبه اینجاست همه دنبال این بودن که نظر منو تغییر بده و بهم حالی کنن هدفی که قبلاً من داشتم به شخصه خیلی بهتر از شک دو دلی بود که توش قرار گرفته بودم :)

حتی خالم منو که دید بهش دراین مورد حرف زدم گفت پرستش بخدا اگه‍...بفهمم تجربی نرفتی زنده زنده زیر گلت میکنم تو خودت گفتی من دکتر میشم پس پای حرفت باش دیگه :| 

و کل خانواده از این تصمیم یهویی و هل هلوکی من واقعاً ناراضی بودن و میگفتن برو تجربی حتی مادر گرامی میگفت تو باید بری تجربی :)

والا خاله بهامین من توش موندم با این توقع سنگینی که خانواده مادر و پدرم(که حتی شاید حتی واسه خانواده پدرم مهم هم نباشم) ازم دارن من باید بیشتر درس بخونم و بدون هیچ خطایی باید برم تجربی و پزشکی بیارم این خوبه‍... واسه من یه تلنگر بسیار عالی برای اینکه بتونم به هدفی که همیشه آرزوش رو داشتم برسم :)

ولی اصرار اونا بیشتر بخاطر اینکه همه فآمیل مهندس هستن و من ته تغاری فامیلم تنها آلان امیدشون به منه که پزشکی بیارم ما تو کل فامیل دوتا پزشک داریم یکیش مغز و اعصاب و دیگری دام پزشک ، خانم آقای دکترم پزشک خانواده اس :|

الان خاله های من فقط به امید من نشستن حتی چیزای که خودشون دلشون میخواسته ولی نتونستن راه کارای خوب و مناسب رو به من ارائه میدن و همین امید اونا منو به شک و دو دلی کشیده بود و الان واقعاً هنوز تا تصمیم نهایی وقت هست و تصمیم نهایی رو بعد انتخاب رشته اعلام میکنم :)

البته به تو خاله عزیز تر از جونم قبل از رفتن برای انتخاب رشته اعلام میشه:)

دست خاله عزیزم درد نکنه‍... بخاطر این راهنمایی عالی :)

و ممنون که وقتت رو بهم دادی خاله جونم از ننگ بودن درم آوردی ،از خیلیا کمک خواستم و حتی یکی از پستامم نخوندن ؛|

حسابی ممنونتم خاله جونم:)

و امیدوارم همیشه دعای خیرت پشت سرم بآشه‍...

موفق باشی خاله جونم

نظرات 1 + ارسال نظر
بهامین سه‌شنبه 24 فروردین 1395 ساعت 21:46 http://notbookman.blogsky.com

سلام عزیز دلم خوبی؟
من کاری نکردم گلم

خیلی خوبه هدفت رهانکردی
و باور کن هدف ها همیشه سخت بوست میاد سعی کن با سختی هاش اما بالذت و انرژی درس بخونی
امیدوارم خبرببولیت بخونم.

سلآم خاله عزیزم ...مگه‍...میشه با وجود شما خوب نباشم:)
شما تما کارا ها رو کردی:)
آره‍... اون رو مدیون شما هستم :)
چشم قول میدهم فقط همین باشد:)
انشاالله با دعآی شما حتماً:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد