ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
درددلی با خودم :|
الان بیشتر حرفای خانم الفا رو میفهمم واقعاً آدم حدی گنجایش ناراحتی های همه جانبه رو داره...از اونجا به بعدش متنفر میشی ، واقعاً خسته...ام همه...اش آهنگ حرم رو با صدای نقاره ها گوش میدم :|
دلم امام رئوف رو میخواد :`|
خیلی سخته...امشب واسه... من صبح شدنش ،فک کنم فردا نباشم میان جمعیتی که هر کدوم به نحوی ناراحتت میکنن و میرنجی ، دلم بیش از اندازه گرفته..،کاش من نبودم ،کاش این قطره اشک هایی که روی گونه...ام سر میخورند اخرین اشک زنده بودنم باشد ...کاش...
برای ناامیدی خیلی زوده
نمیدونم ولی خیلی زود ناامیدی امد سراغم:|
میام میکشمتا..ای حرفا چیه..ها..خدا کریمه
بکوش حداقلش از دست بقیه خلاص میشم بقیه ام دست من:|