ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سلام دوست جونیـــــــــآمن خــــداروشکر خوبم و شارژم امروز
...امــــــروز بعد از اینکه کامــــپیوتر رو ترک کردم رفتم پیش بابا و مامانم یه نیم ساعتی گذشت بابام رفت حموم وقتی امد گفت زنگ بزنم عروسم بیاد پیشم چند روزه ندیدمش
اووه کاش پدر شوملــــــی منم اینجوری باشه آخه این بابای من هر روز باید زن داداشمو ببینه و پریروز خونه ما بوده تا اخر شبی فقط یه دیروزی نیومده بود بابام دلتنگ عروسش بود و زنگ زد بهش و گفت اگه کسی نیست بیارتت خودم میام دنبالت
و اما یهویی عروس خانمش امد تو و همه باهم سلام کردیم و من بلند شدم یه نګاه کلی کردمش و اول گرفتمش بغلم بعدش یه ماچ ابدار کردمش...و اما غذامونو خوردیم و بعدش رفتیم اتاق بنده و باهم کلی گپ و گفت کردیم
و اما من یه بازی دارم که زن داداشمم بهش میگه بازی پســـــره
[بقولی بچکــــــو] خلاصه دو نفره بازی میکردیم وقتی خستمون میشد هی مشت میزدیم تو گوشی همدیگه
بعــــــــله ما اینجور موجوداتــــــــــی هستیم ولی گوشی ها سالمـــن
و یکم که دیگه حوصلمون سر میرفت یکم همدیگه رو میزدیم بعدش دوباره یه بوس و میرفتیم سراغ بازیمـــــون
و اما مــــــن کلی تمرین زبان داشتم و هیچی نخونده بودم...ولی سه الا چهار بار قبل کلاس خوندم رفتم سر کلاس و امــــا موفق و سربلند امدم بیرون
خلاصه برگشتیم خونه و زن داداشی پیش مادر جونم نشسته بود [بقولـی ننه جونم] و یکم با مادر جونم جنگ و دعوا کردیم امدیم خونه خودمون دلمون هوس سالاد الــــویه کرد
دهنتون آب درست کردیم خوردیم عکسشم شاید واستون گذاشتم
خلاصه رفتیم دوباره خونه مادر جون و یکم دوباره مادرجون رو سرکار گذاشتیم و خوراکیاشـــــــو نوش جان کردیم
و اونـــــم هــــــی به من فوش میداد منم حال میکردمو میخندیدم
خلاصه امدیم خونه خودمون یهو زن داداش امد گفت ف من باید برم زنگ زدم داداشم بیاد ببرتـــــم من اینجوری شدمـــــا
آخــــــه چرا ؟؟؟؟گفت قراره دوستم بیاد کتاب و جزوه بیاره واسه امتحان هفته بعدی ،منم دیگه اسراری نکـــــردم ولی بازم خوب بودا
امــــروز عالی بود همجوره
+, امــــــــــا یه نظرسنجـــــی!!
مــــن رو تو سه عدد توصیف کن؟؟
1-باحال
2-خوشتیپ
3-بامرام
4-احساسی
5-بی جنبه
6-بی معرفت
7-خوشگل
8-عوضی
9-بی وفا
و امــــــــــــــا دومی و خاص تر از همه...
اګه به اصالتت افتخار میکنــــــــــی ،بنویس اصالتا اهل کجـایی؟؟
ممــــــــــــنونم از اوناایی که تو نظر سنجی قبلی شرکت کردند!!خدافس همگیتون:/
سلام.چقدر بهتون خوش گذشته ها...
عدد شما میشه
134
سلام...اره عالی بود...
ممنون از این نظرت درمورد مــــــــــن
سلام
خوشبحال عروستون...چه خانواده شوهری خوبی داره...
سلام عزیزم...اره دیه خودمم یکم چوچولو بهش حسودی میکنم البته هیچ کدومش به اندازه من دوسش ندالن
سلام. خوبین؟
ایشالا همیشه در کنار خانواده خوش و خرم باشین.
سلام عزیزم تولدت مبارک گلم ...قربونت
سلاااااااااااااااام...خوشحالم خوش گذشته!
من اصالتا نیشابوری ام...البته یه روستا که ترک زبان هستن
173
کد معرفیت!!!!
سلام عزیزم ...قربونت عزیزدلم ...اوه مای گاد^_^
اوه مرسی از لطفت*_*
جلل خالق
تو گوشی مشت میزنه میگه چرا العف
بابا وحید نکووووشمون چشم العف خخخ
سلام
خدایا العف
بازم خدایا العف
اتفاقات توی روزتون رو خوب به قلم میارید
مشت!!!!تو گوشی همیدیگه!!!!!!!!!
هر روزتان عالی
عاخه دخدر خب وقتی شما را ندیدن چطوری بگن خوشتیپی و...
روزتان بخیر
سلاااام اره دیگه^_^
من که گفتم چنین موجوداتی هستیم*_*
Mer30
به جان خودم...
همچنین..
راستی چرا الهف